فقیر گردیدن. [ ف َ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) فقیر شدن. محتاج شدن. بی چیز شدن. مقابل غنی گردیدن : آن نه مال است که چون دادیش از تو بشودزو ستاننده غنی گردد و بخشنده فقیر.ناصرخسرو.