فقیر دهلوی

لغت نامه دهخدا

فقیر دهلوی. [ ف َ رِ دِ ل َ ] ( اِخ ) اسمش میر شمس الدین و چون از بنی عباس بوده به میر شمس الدین عباسی شهرت نموده. تحصیل و مراتب علمی در خدمت علمای شاه جهان آباد کرده و در فقه و کلام و حدیث صاحب مایه بوده و با این وجود طالب صحبت درویشان و غالب اوقات در صحبت ایشان بوده و آخرالامر بترک علائق دنیوی گفته است. در نظم و نثر تألیفات و در عروض و قافیه رسالات پرداخته است. دیوانش هفت هزار بیت میشود. او راست :
نیست ممکن که به یک شهر دو سلطان باشد
در دل هرکه غم اوست غم عالم نیست.
و بیت دیگر:
درد ما را چاره درد دیگر است
چون خمار می که از می میرود.
( از ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت چ سنگی ص 120 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس