فقس

لغت نامه دهخدا

فقس. [ ف َ ] ( ع مص ) شکستن مرغ بیضه خود را و بیرون ریختن آنچه در آن است و گویند فاسد کردن آن. || کشتن حیوان را. || گرفتن چیزی را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس