فقحه

لغت نامه دهخدا

( فقحة ) فقحة. [ ف َ ح َ ] ( ع اِ ) شکوفه خرما. ( منتهی الارب ). || از هر گیاهی گل آن. ( از اقرب الموارد. ) || حلقه سوراخ شرم انسان یا حلقه فراخ شرم.( منتهی الارب ). حلقه نشیمن فراخ. ( از اقرب الموارد ). || پنجه دست. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کمربند احرام. ( از منتهی الارب ). مندیل احرام در حج. ج ، فقاح. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

شکوفه خرما . یا از هر گیاهی گل آن .

پیشنهاد کاربران

بن
سوراخ مقعد که بعربی فقحه خوانند. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ) . اِست. ( ربنجنی ) . کون. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

بپرس