فعلیت

/fe~liyyat/

معنی انگلیسی:
actuality

لغت نامه دهخدا

فعلیت. [ ف ِ لی ی َ ] ( ع مص جعلی ) از قوه به فعل آمدن. ( یادداشت مؤلف ).

فعلیة. [ ف ِ لی ی َ ] ( ع ص نسبی ) فعلیه. مؤنث فعلی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- قوه فعلیه ؛ نیرو. قوت. انرژی. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فعلی شود.

فرهنگ فارسی

از قوه به فعل آمدن

دانشنامه آزاد فارسی

فِعْلیّت (entelechy)
اصطلاحی در فلسفه. نزد ارسطو به معنای تحقق قوه یا استعداد یک چیز، یا نحوۀ هستی چیزی که ماهیتش کاملاً تحقق یافته باشد، در مقابل وجود صرفاً بالقوه. در نظر ارسطو ماده یا هیولی وجود بالقوه هر چیزی را تشکیل می دهد و صورت به این وجود بالقوه فعلیت می دهد و آنرا تحقق می بخشد و کمال هر چیز به فعلیت آن است. اصطلاح یونانی «انتلخیا» در فلسفه اسلامی هم به فعلیت و هم به کمال ترجمه شده است.

پیشنهاد کاربران

Wirklichkeit und Moeglichkeit با تلفظ ویرک لیش کایت اوند مُیگ لیش کایت ( بصورت پیوسته : ویرکلیشکایت اوند مُیگلیشکایت ) به زبان آلمانی به معنای واقعیت و امکان. هرکدام از واقعیت های زنده و غیر زنده، شهودی
...
[مشاهده متن کامل]
و عینی و پدیدار شده در نوع خاص و ویژه خویش یک فعلیت محسوب میشوند و هرکدام از واقعیت های غیبی و غیر واقعی و پدیدار نشده که هنوز به فعلیت نرسیده اند، در نوع خاص و ویژه خویش یک امکان و یا یک امکان بالقوه محسوب میشوند. به عنوان مثال یک فرد انسانی که حدود پنجاه سال آینده نطفه کالبدش در رحم مادر بسته خواهد شد و از آن لحظه به بعد به فعلیت خواهد رسید، تا آن زمان بصورت یک امکان بالقوه انسانی در خاک و آب و باد و آتش این طبیعت موجود می باشد. تمام اجزای جسمانی آینده آن فرد انسانی در حال حاضر بصورت اتم ها و مولکول ها و ذرات و امواج نور در همین طبیعت موجود اند. اما آن فرد انسانی، مستقل از اجزای تشکیل دهنده کالبد وی دارای یک بُعد مجرد هم می باشد تحت عنوان نفس یا من که در حال حاضر در نفس مجرد یا منِ واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه خدای کلمه ای، مفهومی و ایده ای از دیدگاه دین و فلسفه و عرفان و آتئیسم ) در خواب ژرف و شیرین به سر میبرد و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس و فهم و عقل بیکران خدا از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیایی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار می باشد که در لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادر ( حدود پنجاه سال آینده ) در همان لحظه بسیار کوتاه و در همان مکان بسیار ریز از خواب ژرف و شیرین بیدار میگردد ( نه اینکه از بیرون به نطفه به پیوندد ) و زندگی روئیای - برزخی وی به پایان میرسد و عشق و زندگی دنیوی اش آغاز میگردد و در لحظه مرگ بدن، دوباره به همان حالت بر میگردد و از همان عشق و زندگی روئیایی - برزخی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار میگردد تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی ، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه بعد از وقوع مهبانگ های هشتم در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود تا رسیدن به معاد یعنی باز گشت به مبدء روی یک مسیر دایره ای شکل. از تمثیل دایره در جهت سهولت در فهم و درک موضوع استفاده میشود، اما در حقیقت این سفر دایره وار از طریق گردش وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض طی میگردد.

فعلیت در علم حقوق یعنی اجرا و یا شروع به اجرا
تفاوت فعل و عمل: فعل به کار جزئی و لحظه ای مربوط می شود که به سرعت انجام شود اما �عمل� یک کار استمراری و همراه با برنامه ریزی قبلی است
به انجام رسیدن

بپرس