[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عقر (۸ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
«عَقَرُوها» از مادّه «عُقْر» (بر وزن ظلم) به معنای اصل و اساس و ریشه چیزی است و «عَقَرْتُ الْبَعِیْرَ» یعنی شتر را سر بریدم و نحر کردم، و چون کشتن شتر سبب می شود که از اصل، وجودش برچیده شود، این ماده در این معنا به کار رفته است; گاهی به جای نحر کردن، پی کردن شتر و یا دست و پای آن را قطع نمودن، تفسیر کرده اند، که در واقع همه آنها به یک چیز باز می گردد. و نتیجه اش یکی است (دقت کنید).
عقر (۸ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
«عَقَرُوها» از مادّه «عُقْر» (بر وزن ظلم) به معنای اصل و اساس و ریشه چیزی است و «عَقَرْتُ الْبَعِیْرَ» یعنی شتر را سر بریدم و نحر کردم، و چون کشتن شتر سبب می شود که از اصل، وجودش برچیده شود، این ماده در این معنا به کار رفته است; گاهی به جای نحر کردن، پی کردن شتر و یا دست و پای آن را قطع نمودن، تفسیر کرده اند، که در واقع همه آنها به یک چیز باز می گردد. و نتیجه اش یکی است (دقت کنید).
wikialkb: فَعَقَرُوهَا