دیکشنری
مترجم
بپرس
فعال کردن
معنی انگلیسی
:
activate
,
waken
دنبال کنید
مترادف ها
activate
(فعل)
فعال کردن، کنشور کردن، به فعالیت پرداختن، تخلیص کردن، سوق دادن، بکار انداختن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها