فضی

لغت نامه دهخدا

فضی. [ ف ِض ْ ضی ] ( ع ص نسبی ) سیمین و نقره ای. ( آنندراج ). از سیم. برنگ سیم. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) از نقره ( ساخته ) سیمین .

فرهنگ معین

(فِ ضّ ) [ ع . ] (ص نسب . ) از نقره (ساخته )، سیمین .

پیشنهاد کاربران

بپرس