فضال

لغت نامه دهخدا

فضال. [ ف ِ ] ( ع مص ) همدیگر افزون آمدن. || فزونی جستن. || نبرد کردن در افزونی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

هدیگر افزون آمدن . یا فزونی جستن .

فرهنگ عمید

کثیرالفضل، دارای فضل بسیار.
می، شراب.

پیشنهاد کاربران

بپرس