فضاحت
/fezAhat/
مترادف فضاحت: افتضاح، بدنامی، بی آبرویی، تفضیح، رسوایی، فضیحت، ننگ
برابر پارسی: رسوایی، بدنامی، بی آبرویی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فضاحة. [ ف َ ح َ ] ( ع اِمص ) رسوایی. ( منتهی الارب ). آشکار کردن بدیها. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) رسوایی : آنهم باین فضاحت آنهم باین کثافت از ابتدای واگون تا انتهای واگون . ( واگون اسبی قدیم ) ( بهار ۳۱۱ : ۲ )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
سرافکندگی، ننگ، عار، فضاحت، خجالت، خجلت، ازرم، شرم، شرمساری
رسوایی، افتضاح، عار، فضاحت، سیه رویی، بیابرویی
خفت، زشتی، ننگ، رسوایی، فضاحت، ناسزاگو
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
روسیاهی
بی آبرو شدن
عیب