فصیه

لغت نامه دهخدا

( فصیة ) فصیة. [ ف َ ی َ ] ( ع اِمص ) رهایی. ( منتهی الارب ). اسمی است به معنی رهایی از خیر یا شر گویند: قضی اﷲ بالفصیة من هذا الامر. ( اقرب الموارد ). || ( ص ) یوم فصیة و لیلة فصیة؛ یعنی روز و شب نه سرد و نه گرم. مابین الحر و البرد؛ ای سکنه. || ( مص ) جدا کردن چیزی را از چیزی دیگر و رهایی دادن. ( ازمنتهی الارب ). یک بار از فَصی. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

رهایی . یا جدا کردن چیزی را از چیزی دیگر و رهایی دادن .

پیشنهاد کاربران

بپرس