فصل زمستان


معنی انگلیسی:
wintertime

مترادف ها

winter (اسم)
زمستان، فصل زمستان، شتاء

wintertide (اسم)
فصل زمستان

پیشنهاد کاربران

روزگار دمه ؛ گاه ِ مه و طوفان. زمانی که هوا سخت طوفانی است. کنایه از فصل سرما و زمستان. ( از یادداشت مؤلف ) :
وگر گوسفندی برند از رمه
به تیره شب و روزگار دمه.
فردوسی.
همه لشکر سلم همچون رمه
...
[مشاهده متن کامل]

که بپراکند روزگار دمه.
فردوسی.
دمه پیکان آبدار بدست
چشم را سفت و چشمه را می بست.
نظامی.
دمه بر در کشیده تیغ فولاد
سر نامحرمان را داده بر باد.
نظامی.

بپرس