فشل در اصل پالانی برای شتر بوده یا همان هودج که فقط از یک طرف و یا بندش به درستی بسته نشده
ناکامل یعنی درخور شکست و افتادن
عصیانگری بعدی از شکست را در احد رقم زد فشل بعد دیگری بود
نزاع داخلی
نشتی سرمایه های انسانی و اقتصادی و اجتماعی
... [مشاهده متن کامل]
چنانچه در اصل به نشتی آب هم فشل گفته شده است
پیکار های کم بنیان
فشل به معنای سستی و ناتوانی
دین به تیع حق از فشل رسته است
باز بنیادش از فشل منهید
فِشِل: به معنای فشار دادن و آبگیری است. این اصطلاح در خصوص میوه ها و لباس های خیس کاربرد دارد.
فشل التخویل
فصل التخویل
ناکارآمد
فشل معرب شده واژه پچل pachal فارسی هست
تو دیوار
فشل یعنی ناکارآمد
در زبان عربی فشل معنی شرمساری هم میدهد .
فَشَل ، فَشل
همانندی و تشابه این واژه ها با :
انگلیسی : false , fault
آلمانی : falsch , faul
اندیشه برانگیز است !!!
کلمه ( فشل ) به معنای ضعف توام با اضطراب است .
Fatal انگلیسی شده فشل است
ناکامی - موفق نشدن - شکست خوردن - ناتوان شددن شیئ خاص ( مثل فشل کلیه بمعنی ناتوانی کلیه ) .
فشل، کلمه عربی است که وارد زبان فارسی شده. معنی فشل: عدم موفقیت , شکست و ناکارامد شدن.
اصبت بالفشل مرارا حتی تعلمت طریقه الافشال
آن قدر شکست خوردم تا نحوه شکست دادن را آموختم.
بنابر این شکست هم ترجمه خوبیست.
ناپلوئون بناپارت
اصبت بالفشل مرارا حتی تعلمت طریقه الافشال
آن قدر شکست خوردم تا نحوه شکست دادن را آموختم
چون ف در عربی خودش یک واژه است و شل از فارسی به عربی رفته ولی در اینجا چون خطاب ندارد درست بنظر نمی رسد چون وقتی ف را بر سر شل میگذاریم باید یا فشلنا یا فشلتک یا فشلتم باشد
از واژه فشلتم قران ارایش فارسی گرفته و معنی آن پس شما سست شدید
پس سست شدن است این واژه ترکیبی از عربی و فارسی می باشد ف به معنای پس و شل هم که سست است مانند فان پس همانا فویلا پس وای بر آنها فبای پس بکدامین
مرعوب شدن وتغیر اراده از هراس
فشل یعنی بدون کاربردبی معنی کهنه فرسوده
ضایع و خراب
سُست . . متزلزل. . . بدرد نخور
ازبین رفتن - نابود شدن
شکست خوردن
لت و پار ، پنچر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)