فشخوران

لغت نامه دهخدا

فشخوران. [ ف َ خ ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش کنگاورشهرستان کرمانشاهان ، دارای 400 تن سکنه. آب آن از نهر آب فش و محصول عمده اش غله ، حبوبات ، چغندر قند، پنبه و قلمستان است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

پیشنهاد کاربران

پش کلمه ای پارسی است که در کتابهایی چون شاهنامه و اوستا آمده و معنی آن یال اسب است . دلیل نامگذاری روستای پش ( که عربی آن فش است ) به این نام شباهت طبیعت روستا و کوههای اطراف به یال اسب است. پشخواران یا
...
[مشاهده متن کامل]
به عربی فشخواران هم به معنای پش پایینی است . روستایی است نزدیک فش با قدمتی بسبار زیاد که چندین بار بر اثر حوادث طبیعی از جمله زلزله دهه پنجاه خورشیدی جابجا شده است. از دوران بسیار دور دارای مدرسه و حمام و مسجد بوده که آثار خرابه های آن کمابیش پیداست. دارای نهرهای جاری ، سه رودخانه پرآب و طبیعتی زیبا وکوهستانی است .

چرا چرت پرت میگی فشخوران بر اثر حوادثی مثل زلزله و. . . چهار بار جابجا شده اون موقع تو کجا بودی که زیر بار ظلم رفتن فشخوران همیشه پرچمش بالاست
فشخوران روستایی سرسبز وخرم با بیشه های سر به فلک کشیده که زمین های آن از سراب های فش و گرمه خوانی سیراب می شود به معنی فش پایین است که دارای قدمتی چند صد ساله است دارای مردمانی بامحبت وسخت کوش وآزاده است که در هیچ زمانی برای رسدن به نان ونوا حرف زور را قبول نکردن
فش یعنی یال ایب
فشخوران:کلمه کردی هست. از دو بخش ( فش ) و ( خوار ) تشکیل گردیده است. کلمه ( خوار ) در زبان کردی معنی پایین میدهد لذا بجای بکار بردن فش پایین و فش بالا، از این کلمه به عنوان پسوند استفاده شده است. دهستان فش که در شمال شرقی فشخوران واقع گردیده فش نامیده اند وفش پایینی را "فشخوران "نامگذاری نموده اند.

بپرس