فشافش. [ ف َ ف َ ] ( اِ صوت ) به معنی فشافاش است که آواز تیر انداختن از پی هم باشد. ( برهان ). و برای ضرورت شعر شین اول مشدد شود : که ز فشافش تیر جانستان ابر آزاری خجل در امتحان.
مولوی.
- فشافش کنان ؛ در حال تیرباران. پیوسته تیراندازنده : ترنگ کمان رفته در مغز کوه فشافش کنان تیر بر هر گروه.
نظامی.
رجوع به فشافاش شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) آواز تیر که پیاپی اندازند .
فرهنگ معین
(فَ فِ ) (اِ. ) آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان .
فرهنگ عمید
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان: که ز فشافش تیر جان ستان / ابر آزاری خجل در امتحان (مولوی: لغت نامه: فشافش ).