( فسکلة ) فسکلة. [ ف َ ک َ ل َ ] ( ع مص ) فسکول گردیدن. ( اقرب الموارد ). درنگ کردن. || پس ماندن. || پیرو گردیدن. || پیر گردانیدن کسی را. ( منتهی الارب ).