( فسوس آمدن ) فسوس آمدن. [ ف ُ م َ دَ ] ( مص مرکب ) حیف آمدن. دریغ داشتن از کاری : بجز بر آن صنمم عاشقی فسوس آیدکه جزبر آن رخ او عاشقی کیوس آید ( کذا ).دقیقی.