فسغلی

لغت نامه دهخدا

فسغلی. [ ف ِ غ ِ ] ( ص ) در تداول عوام ، سخت خرد. ( یادداشت بخط مؤلف ). بسیار کوچک. فسقلی. رجوع به فسقلی شود.

فرهنگ فارسی

در تداول عامه سخت خرد . بسیار کوچک .

پیشنهاد کاربران

he is a shrimp of a boy
she is a shrimp of a girl
He was a shrimp of a boy, about six years old, and one side of his face was blotted out by a mulberry - colored birthmark.

بپرس