[ویکی الکتاب] معنی سُحْقاً: تکه تکه کردن و خوردن کردن چیزی با دست (در جمله "فَسُحْقاً لِّأَصْحَابِ ﭐلسَّعِیرِ "حکم نفرینی برای اصحاب جهنم دارد)
ریشه کلمه:
سحق (۲ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
«سُحْق» (بر وزن قفل) در اصل، به معنای ساییدن و نرم کردن است، و به لباس کهنه نیز گفته می شود; ولی در اینجا، به معنای دوری از رحمت خدا است. بنابراین، «فَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعِیرِ» مفهومش این است: دوزخیان از رحمت خدا دور باشند و از آنجا که نفرین خداوند توأم با تحقق خارجی است، این جمله دلیل بر این است که: این گروه به کلی از رحمت خدا دورند.
(به ضمّ س) دوری و فتح آن به شدّت کوبیدن و از بین بردن است در اقرب گوید «سحقه سحقاً: دقّ اشد الدقّ» صحاح گوید: «السحق البعد» . «سحقاً» مفعول است به فعل محذوف اسحقهم اللّه یعنی: دوری باد از رحمت خدا بهاهل سعیر . سحیق به معنی مسحوق و مکان دور است یعنی هر که به خدا شرک ورزد گوئی از آسمان افتاده و مرغ (لشخوار) او را به سرعت میگیرد و یا در باد به مکان دورش میبرد یعنی رشتهاش از خدا بریده و به خود واگذاشته است.
ریشه کلمه:
سحق (۲ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
«سُحْق» (بر وزن قفل) در اصل، به معنای ساییدن و نرم کردن است، و به لباس کهنه نیز گفته می شود; ولی در اینجا، به معنای دوری از رحمت خدا است. بنابراین، «فَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعِیرِ» مفهومش این است: دوزخیان از رحمت خدا دور باشند و از آنجا که نفرین خداوند توأم با تحقق خارجی است، این جمله دلیل بر این است که: این گروه به کلی از رحمت خدا دورند.
(به ضمّ س) دوری و فتح آن به شدّت کوبیدن و از بین بردن است در اقرب گوید «سحقه سحقاً: دقّ اشد الدقّ» صحاح گوید: «السحق البعد» . «سحقاً» مفعول است به فعل محذوف اسحقهم اللّه یعنی: دوری باد از رحمت خدا بهاهل سعیر . سحیق به معنی مسحوق و مکان دور است یعنی هر که به خدا شرک ورزد گوئی از آسمان افتاده و مرغ (لشخوار) او را به سرعت میگیرد و یا در باد به مکان دورش میبرد یعنی رشتهاش از خدا بریده و به خود واگذاشته است.
wikialkb: فَسُحْقا