فزونی سگالیدن

لغت نامه دهخدا

فزونی سگالیدن. [ ف ُ س ِ دَ ] ( مص مرکب ) برتری خواستن. فزونی جستن. اندیشه برتری در سر پرورانیدن :
نبینی که این بدکنش ریمنا
فزونی سگالد همی بر منا؟
فردوسی.
رجوع به فزونی و فزونی جستن شود.

فرهنگ فارسی

برتری خواستن . فزونی جستن

پیشنهاد کاربران

بپرس