فرنگیس ( فری گیس ) یکی از شخصیت های زن در شاهنامه است. فرنگیس دختر افراسیاب، همسر سیاوش و مادر کیخسرو است. زمانی که سیاوش از جبهه جنگ به توران پناهنده شد نخست با جریره دختر پیران وصلت نمود آنگاه پیران از افراسیاب فرنگیس را برای سیاوش خواستگاری نمود:
... [مشاهده متن کامل]
روزی پیران نزد سیاوش آمد بر فرّ و بخت سیاوش آفرین گفت و از او خواست آماده خواستگاری از دختر شاه توران افراسیاب باشد و سیاوش گفت هر آنچه فرماندهی آن کنم. سیاوش با نهانی آزرده و شرمگین به پیران گفت برو هر گونه خواهی آنگونه بساز که مرا با تو رازی در میان نیست. پیران به خانه ( کاخ ) در آمد کلید گنج خانه را به همسرش گلشهر سپرد تا هر آنچه لازم و شایسته خواستگاری از دخت شاه توران بود را مهیا کند.
از گنجینه پارچه های زربفت نابریدهٔ چینی هزار تخته، طبق های زبرجد، جام های فیروزه با مُشک و عود خام، دو افسر یا تاج مزیین به لعل و گوهر، دو دست بند دو گوشوار همراه یک گردنبند زرّین، باضافه البسه های پوشیدنی و گستردنی های زربفت، بار شصت شتر سرخ پیکر مزیین به انواع گوهرهای فراوان. جامه های زرّین و سیمین پارسی سی شتر، یکی تخت زرّین با چهار صندلی، سه نعلین ( صندل ) زرّین زبرجد نگار، غلامان و کنیزان آراسته به دستار زرنگار سیصد نفر، پرستار با جام های زرّین بدست یکصدوبیست تن، صد سینی مشک و زعفران با حاملان همه فرمانبردار نشسته یک بیک بر کجاوه ها، با گروهی از بستگان و نزدیکان به کاخ افراسیاب روانه گشت.
... [مشاهده متن کامل]
روزی پیران نزد سیاوش آمد بر فرّ و بخت سیاوش آفرین گفت و از او خواست آماده خواستگاری از دختر شاه توران افراسیاب باشد و سیاوش گفت هر آنچه فرماندهی آن کنم. سیاوش با نهانی آزرده و شرمگین به پیران گفت برو هر گونه خواهی آنگونه بساز که مرا با تو رازی در میان نیست. پیران به خانه ( کاخ ) در آمد کلید گنج خانه را به همسرش گلشهر سپرد تا هر آنچه لازم و شایسته خواستگاری از دخت شاه توران بود را مهیا کند.
از گنجینه پارچه های زربفت نابریدهٔ چینی هزار تخته، طبق های زبرجد، جام های فیروزه با مُشک و عود خام، دو افسر یا تاج مزیین به لعل و گوهر، دو دست بند دو گوشوار همراه یک گردنبند زرّین، باضافه البسه های پوشیدنی و گستردنی های زربفت، بار شصت شتر سرخ پیکر مزیین به انواع گوهرهای فراوان. جامه های زرّین و سیمین پارسی سی شتر، یکی تخت زرّین با چهار صندلی، سه نعلین ( صندل ) زرّین زبرجد نگار، غلامان و کنیزان آراسته به دستار زرنگار سیصد نفر، پرستار با جام های زرّین بدست یکصدوبیست تن، صد سینی مشک و زعفران با حاملان همه فرمانبردار نشسته یک بیک بر کجاوه ها، با گروهی از بستگان و نزدیکان به کاخ افراسیاب روانه گشت.