فریفتگی
/fariftegi/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. شیفتگی.
مترادف ها
انحراف، گمراهی، کجراهی، ضلالت، فریفتگی، غلط، عدم انطباق کانونی
فریفتگی، فریب، طلسم، سحر، افسون
فریفتگی، جذبه، افسون، فریبندگی، شیدایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید