فریزر

/fereyzer/

معنی انگلیسی:
freezer

فرهنگ فارسی

رودیست در جنوب غربی کانادا که از کوههای [ رشوز ] سرچشمه میگیرد و وارد اقیانوس کبیر میشود . طول آن ۱۳٠٠ کیلومتر است و سدهای بزرگی بر روی آن بسته اند .

فرهنگ معین

(فِ زِ ) [ انگ . ] (اِ. ) نوعی یخچال با سرمای زیاد که مواد غذایی را در آن به منظور نگه داری در مدت طولانی منجمد می کنند ، یخ زن (فره ) .

واژه نامه بختیاریکا

رجنا

دانشنامه آزاد فارسی

فِرِیْزِر (Fraser)
رودی در جنوب بریتیش کلمبیا، در کانادا، به طول ۱,۳۷۰ کیلومتر. از گذرگاه یلوهد در کوه های راکی سرچشمه می گیرد و در جهت شمال غربی جریان می یابد و وارد فلات داخلی بریتیش کلمبیا می شود؛ سپس از طریق دره سفلای خود در هوپ به سمت جنوب روان می شود، بعد در غرب نزدیک ونکوور، وارد تنگۀ جورجیا می شود. رود فریزر کانون حیات اقتصادی بخش جنوبی استان است. فریزر مرکز صید ماهی، محل حمل ونقل ذخایر غنی چوب و الوار، و منبع آبیاری و تولید نیروی برقآبی است.

جدول کلمات

یخزن

پیشنهاد کاربران

چالیخ.
( یخدان ) معادل مناسبی است
فریز چم یخ زدن و انجماد دارد
فریزر یعنی چیزی که موجب یخ زدن و انجماد میشه
به نگر من یخ کُن ( بر وزن خنک کن ) باید جایگزین خوبی باشه
می توان به بخش خنک کننده یخچال، خنک ساز و به بخش یخ زننده آن یخساز گفت
[عمومی] Freezer
واژه مصوب : یخ زن
تعریف : محفظه ای برای منجمد کردن مواد غذایی
فریزرفریزرفریزرفریزر
یعنی یه چیزی که یخ میزند میگن در فریزر گذاشتن
برخی ایرانی ها در مکالمه ی روزانه به ایزار سردکننده ی freezer می گویند "یخ بندون".
یخَنده
یخساز
وسیله ای که آب بسیار دیگر مثل سبزی لوبیا و غیره در آن یخ می بندد
یخ زدن

فریزر
فَریس :فَر - ایس
فَر = بالا ، زیاد
ایس = یَخ در پهلوی
یخ زن
فریزر=یخرشد.
یخدان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس