فریدونکار

لغت نامه دهخدا

فریدونکار. [ ف ِ رِ ] ( ص مرکب ) آنکه کار و بارش چون فریدون بود در پیروزی و کامیابی :
جم سیر و سام رزم و دارابزمی
رستم کرداری و فریدونکاری.
فرخی.

پیشنهاد کاربران

بپرس