فریتهیوف شوئون یا فریتیوف شوآن ( به آلمانی: Frithjof Schuon ) با نام اسلامیِ شیخ عیسی نورالدّین احمد ( زادهٔ ۱۸ ژوئن ۱۹۰۷ - درگذشتهٔ ۵ مهٔ ۱۹۹۸ ) ، اندیشمند حکیم، فیلسوف، نقّاش و شاعر اسلام شناس و دین پژوه معاصر اهل سوئیس با تبارِ آلمانی بود.
... [مشاهده متن کامل]
فریتهوف شووآن از پدر و مادری آلمانی تبار در شهر بازل سویس در ۱۸ ژوئن سال ۱۹۰۷ میلادی متولد شد. پدرش ویولون نواز کنسرت بود و در همان حال عمیقاً به حکمت ادیان الهی پایبند بود و از این رو در خانه آن ها نه تنها موسیقی، بلکه ادبیات و معنویت نیزحضوری محوری داشت. شووآن تا زمان مرگ پدرش در هنگامی که فرزندش فریتهوف جوان تنها سیزده سال داشت، در شهر بازل سوئیس به مدرسه رفت. بعد از مرگ پدر، چون مادرش از خانواده ای آلزاسی بود، مادر به همراه دو پسر نوجوانش، نزد خانواده اش در مول هاوز فرانسه، یا مولهاوزن به آلمانی بازگشت و به این ترتیب شووآن مجبور شد تابعیت فرانسوی داشته باشد. هر چند این امر سبب شد که وی به زبان فرانسه تسلط کامل پیدا کند و در نتیجه عمدهٔ آثار حکیمانهٔ خود را به زبان فرانسه به نگارش درآورد. تحصیل و زندگی او در دو فرهنگ آلمان و فرانسه سبب شد بر این دو زبان تسلط پیدا کند. وی از دوره جوانی که در جستجوی حقیقت متافیزیکی بود، به خواندن کتاب های مقدس ادیان الهی از جمله قرآن، اوپانیشاد و بهگود گیتا گرایش پیدا کرد. در مدت زمانی که در مولهاوزن زندگی می کرد، با آثار فیلسوف و شرق شناس فرانسوی، رنه گنون، آشنا شد و این آشنایی، کشف و شهودهای عقلی وی را قوت بخشید و پشتوانه ای برای اصول متافیزیکی ای که در جستجوی شان بود، فراهم آورد. شووآن پس از یک سال و نیم خدمت در ارتش فرانسه به پاریس عزیمت کرد و در آنجا به عنوان طراح پارچه مشغول به کار شد و هم زمان با آن به یادگیری عربی پرداخت. زندگی در پاریس این فرصت را نیز برایش فراهم کرد که خیلی بیشتر از گذشته، با جلوه های گوناگون هنر سنتی روبه رو شود، به ویژه جلوه های هنری مشرق زمین که از دوران جوانی علاقه شدیدی به آن ها داشت. این دوره آشنایی با دنیاهای سنتی با نخستین دیدار وی از الجزایر در سال ۱۹۳۲ کامل تر شد. پس از این سفر بود که با شیخ احمد العلوی معروف ملاقات کرد. در دومین سفر وی به شمال آفریقا در سال ۱۹۳۵، به الجزایر و مراکش رفت و در فاصله سال های ۱۹۳۸ و ۱۹۳۹ به مصر سفر کرد و در آنجا با رنه گنون ملاقات کرد. وی با گنون، ۲۰ سال مکاتبه داشت. پس از خدمت در ارتش فرانسه و رهایی از اسارت آلمانی ها، با کسب ملیت سوئیسی، چهل سال در آن کشور زیست. شوئون دین را موضوعی اصلی و محوری در فرهنگ و تمدن بشری می داند و بر خلاف بعضی فلاسفه متجدد غربی برای آن احترامی بنیادین و اساسی قائل است. نیایش و ارتباط دائم با خدا برای وی رسالت اساسی انسان بر روی زمین است. در طول سال های اقامت وی در سوئیس، پیوسته از جانب سالکین، دین پژوهان و اندیشمندان سراسر جهان مورد ملاقات قرار می گرفت. وی در سال ۱۹۴۹ ازدواج کرد. همسر وی یک سوئیسی ـ آلمانی بود که در فرانسه تحصیل کرده بود و علاوه بر علاقه مندی به دین و ماوراءالطبیعه، نقاش خوش ذوقی هم بود. وی به همراه همسرش به بسیاری جاها سفر کرد. در دیگر سفرهای خود به اندلس و مغرب رفت و در سال ۱۹۶۸ از خانه مریم مقدس در افسوس دیدار کرد. وی در سال ۱۹۸۰ به اتفاق همسرش به ایالات متحده مهاجرت کردند و تا سال ۱۹۹۸، زمان گذر از این عالم فانی و بازگشت به عالم باقی، به نیایش و نگارش ادامه داد.
... [مشاهده متن کامل]
فریتهوف شووآن از پدر و مادری آلمانی تبار در شهر بازل سویس در ۱۸ ژوئن سال ۱۹۰۷ میلادی متولد شد. پدرش ویولون نواز کنسرت بود و در همان حال عمیقاً به حکمت ادیان الهی پایبند بود و از این رو در خانه آن ها نه تنها موسیقی، بلکه ادبیات و معنویت نیزحضوری محوری داشت. شووآن تا زمان مرگ پدرش در هنگامی که فرزندش فریتهوف جوان تنها سیزده سال داشت، در شهر بازل سوئیس به مدرسه رفت. بعد از مرگ پدر، چون مادرش از خانواده ای آلزاسی بود، مادر به همراه دو پسر نوجوانش، نزد خانواده اش در مول هاوز فرانسه، یا مولهاوزن به آلمانی بازگشت و به این ترتیب شووآن مجبور شد تابعیت فرانسوی داشته باشد. هر چند این امر سبب شد که وی به زبان فرانسه تسلط کامل پیدا کند و در نتیجه عمدهٔ آثار حکیمانهٔ خود را به زبان فرانسه به نگارش درآورد. تحصیل و زندگی او در دو فرهنگ آلمان و فرانسه سبب شد بر این دو زبان تسلط پیدا کند. وی از دوره جوانی که در جستجوی حقیقت متافیزیکی بود، به خواندن کتاب های مقدس ادیان الهی از جمله قرآن، اوپانیشاد و بهگود گیتا گرایش پیدا کرد. در مدت زمانی که در مولهاوزن زندگی می کرد، با آثار فیلسوف و شرق شناس فرانسوی، رنه گنون، آشنا شد و این آشنایی، کشف و شهودهای عقلی وی را قوت بخشید و پشتوانه ای برای اصول متافیزیکی ای که در جستجوی شان بود، فراهم آورد. شووآن پس از یک سال و نیم خدمت در ارتش فرانسه به پاریس عزیمت کرد و در آنجا به عنوان طراح پارچه مشغول به کار شد و هم زمان با آن به یادگیری عربی پرداخت. زندگی در پاریس این فرصت را نیز برایش فراهم کرد که خیلی بیشتر از گذشته، با جلوه های گوناگون هنر سنتی روبه رو شود، به ویژه جلوه های هنری مشرق زمین که از دوران جوانی علاقه شدیدی به آن ها داشت. این دوره آشنایی با دنیاهای سنتی با نخستین دیدار وی از الجزایر در سال ۱۹۳۲ کامل تر شد. پس از این سفر بود که با شیخ احمد العلوی معروف ملاقات کرد. در دومین سفر وی به شمال آفریقا در سال ۱۹۳۵، به الجزایر و مراکش رفت و در فاصله سال های ۱۹۳۸ و ۱۹۳۹ به مصر سفر کرد و در آنجا با رنه گنون ملاقات کرد. وی با گنون، ۲۰ سال مکاتبه داشت. پس از خدمت در ارتش فرانسه و رهایی از اسارت آلمانی ها، با کسب ملیت سوئیسی، چهل سال در آن کشور زیست. شوئون دین را موضوعی اصلی و محوری در فرهنگ و تمدن بشری می داند و بر خلاف بعضی فلاسفه متجدد غربی برای آن احترامی بنیادین و اساسی قائل است. نیایش و ارتباط دائم با خدا برای وی رسالت اساسی انسان بر روی زمین است. در طول سال های اقامت وی در سوئیس، پیوسته از جانب سالکین، دین پژوهان و اندیشمندان سراسر جهان مورد ملاقات قرار می گرفت. وی در سال ۱۹۴۹ ازدواج کرد. همسر وی یک سوئیسی ـ آلمانی بود که در فرانسه تحصیل کرده بود و علاوه بر علاقه مندی به دین و ماوراءالطبیعه، نقاش خوش ذوقی هم بود. وی به همراه همسرش به بسیاری جاها سفر کرد. در دیگر سفرهای خود به اندلس و مغرب رفت و در سال ۱۹۶۸ از خانه مریم مقدس در افسوس دیدار کرد. وی در سال ۱۹۸۰ به اتفاق همسرش به ایالات متحده مهاجرت کردند و تا سال ۱۹۹۸، زمان گذر از این عالم فانی و بازگشت به عالم باقی، به نیایش و نگارش ادامه داد.