فریب خوردگی

/faribxordegi/

معنی انگلیسی:
seduction

فرهنگ عمید

گول خوردگی، حالت فریب خورده.

مترادف ها

amusement (اسم)
گمراهی، سرگرمی، تفریح، لذت، گیجی، پذیرایی، فریب خوردگی، نمایش

deception (اسم)
فریب، فریب خوردگی، نیرنگ، تزویر، گول، فریبکاری، اغفال، حیله، شیادی، تقلب

فارسی به عربی

تسلیة

پیشنهاد کاربران

بپرس