( فریب آمیز ) فریب آمیز. [ ف ِ / ف َ ] ( نف مرکب ) فریبنده. فریبا. دلفریب. خاطرفریب : ساقی فریب آمیز بین مطرب نشاطانگیز بین بازار می زآن تیز بین مرسوم جان را تازه کن.خاقانی.
fraudulent (صفت)متقلب، چیز تقلبی، حیله گر، کلاه بردار، فریب امیز، گول زنdeceptive (صفت)فریبنده، فریبا، فریب امیز، گمراه کننده، گول زنندهshifty (صفت)زرنگ، عیار، متغیر، حیله گر، با تدبیر، فریب امیز، بی ثبات، دست و پادار، با ابتکارdeceitful (صفت)مکار، پرنیرنگ، فریب امیز