لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) آلتی مرکب از دسته ای چوبین که بر روی آن تعدادی موی ( جانوران ) چسبانیده اند و بدان کف صابون را به صورت مالند تا بهتر تراشیده شود .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ابزاری شامل یک دسته الیاف بر روی دسته ای کوچک برای مالیدن چیزی بر یک سطح.
پیشنهاد کاربران
فرچه ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
ویلچر ؛ wheelchair صندلی چرخدار
حالا اگر بخواهیم فلسفه ی ایجاد این کلیدواژه را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بررسی کنیم تا ببینیم کلمه ی ویلچر از چه سرچشمه ای جاری شده و به چه کلمات دیگری از طریق مصدر این کلمه خواهد رسید بدینصورت قابل تبیین خواهد شد ؛
... [مشاهده متن کامل]
ویلچر ؛ حرف ( و ) در ساختمان این کلمه در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات جدید برای موقعیت های کاربردی مختلف به دلیل نزدیکی و
محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( ف ) می باشد و با ریخت فیلچر و فیلجر جهت استفاده برای افراد اِفلیج یا فلج دارای کاربری در مکالمات روزمره می باشد.
اِفلیج ، فلج ؛ مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز این کلیدواژه به معنی چپ و راست شده یا زیگ زاگ شده می باشد.
ویلچر ؛ در ساختمان این کلمه از طریق قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر، حرف ( ل ) که نماد یک حرکت و جریان مستمر که دارای انرژی و نیرو و قدرت و توانایی باشد قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد.
روند تغییر شکل ساختمان کلمه ی ویلچر در آبراه سیال حروف از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بدینصورت قابل مشاهده می شود ؛
( فلج ، اِفلیج ، اِوْلیج ، ویلچر ، ویرچر ، ویراج ، وِرّاج ، ویراچ ، ویراژ ، وِرچه ، فرچه )
ویراژ ؛ اصطلاح ویراژ دادن به حرکات زیگ زاگ یا فرار گونه که به چپ و راست و جلو عقب باشد گفته می شود.
اصطلاح وروجک به بچه ای گفته می شود که دائما در حال وَرجه وورجه کردن باشد.
اصطلاح وَرجه وورجه کردن در مکالمات روزمره نیز یعنی بچه ای که دائماً در حال حرکت کردن به چپ و راست باشد.
اصطلاح وِرّاجی کردن مرتبط با مفهوم کلمه ی وروجک و وَرجه وورجه کردن به حالتی از مکالمه گفته می شود که شخص روی ردیف و روی موضوع حرف نمی زند و دائماً از یک شاخه به شاخه ی دیگر می پرد و سخنان پراکنده می گوید.
کلمه ی فِرچه در قالیشویی نیز از جهت حرکت چپ و راست یا زیک زاک که با آن جهت شستشو انجام می شود گفته می شود.
و نهایتاً با توجه به تفسیر و تحلیلی که از کلمه ی ویلچر از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات شد کلمه ی ویلچر با ریخت ویرچِر و ویرژِر به معنی ویراژ دهنده و ابزاری که توسط آن، افراد اِفلیج قادر به ویراژ دادن شوند می باشد.
ویلچر ؛ wheelchair صندلی چرخدار
حالا اگر بخواهیم فلسفه ی ایجاد این کلیدواژه را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بررسی کنیم تا ببینیم کلمه ی ویلچر از چه سرچشمه ای جاری شده و به چه کلمات دیگری از طریق مصدر این کلمه خواهد رسید بدینصورت قابل تبیین خواهد شد ؛
... [مشاهده متن کامل]
ویلچر ؛ حرف ( و ) در ساختمان این کلمه در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات جدید برای موقعیت های کاربردی مختلف به دلیل نزدیکی و
محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( ف ) می باشد و با ریخت فیلچر و فیلجر جهت استفاده برای افراد اِفلیج یا فلج دارای کاربری در مکالمات روزمره می باشد.
اِفلیج ، فلج ؛ مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز این کلیدواژه به معنی چپ و راست شده یا زیگ زاگ شده می باشد.
ویلچر ؛ در ساختمان این کلمه از طریق قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر، حرف ( ل ) که نماد یک حرکت و جریان مستمر که دارای انرژی و نیرو و قدرت و توانایی باشد قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد.
روند تغییر شکل ساختمان کلمه ی ویلچر در آبراه سیال حروف از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بدینصورت قابل مشاهده می شود ؛
( فلج ، اِفلیج ، اِوْلیج ، ویلچر ، ویرچر ، ویراج ، وِرّاج ، ویراچ ، ویراژ ، وِرچه ، فرچه )
ویراژ ؛ اصطلاح ویراژ دادن به حرکات زیگ زاگ یا فرار گونه که به چپ و راست و جلو عقب باشد گفته می شود.
اصطلاح وروجک به بچه ای گفته می شود که دائما در حال وَرجه وورجه کردن باشد.
اصطلاح وَرجه وورجه کردن در مکالمات روزمره نیز یعنی بچه ای که دائماً در حال حرکت کردن به چپ و راست باشد.
اصطلاح وِرّاجی کردن مرتبط با مفهوم کلمه ی وروجک و وَرجه وورجه کردن به حالتی از مکالمه گفته می شود که شخص روی ردیف و روی موضوع حرف نمی زند و دائماً از یک شاخه به شاخه ی دیگر می پرد و سخنان پراکنده می گوید.
کلمه ی فِرچه در قالیشویی نیز از جهت حرکت چپ و راست یا زیک زاک که با آن جهت شستشو انجام می شود گفته می شود.
و نهایتاً با توجه به تفسیر و تحلیلی که از کلمه ی ویلچر از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات شد کلمه ی ویلچر با ریخت ویرچِر و ویرژِر به معنی ویراژ دهنده و ابزاری که توسط آن، افراد اِفلیج قادر به ویراژ دادن شوند می باشد.
قدم به قدم بررسی کنیم و با منابع معتبر زبان شناسی جواب این ادعا درباره واژه ی �فِرچه� را بدهیم.
- - -
۱. شکل واژه در فارسی
در فارسی امروز �فِرچه� ( به معنی برس کوچک، یا همان brush ) یک واژه ی دخیل است و در منابع معتبر ریشه شناسی به وضوح ذکر شده که این واژه از زبان های اروپایی وارد فارسی شده است، نه از ترکی.
... [مشاهده متن کامل]
لغت نامه دهخدا:
�فرچه [ ف ِ رِ چ َ ] ( فر. ) ( اِ. ) برس، قلم مو. ( فرهنگ فارسی معین ) . �
یعنی مستقیماً اشاره کرده که از زبان فرانسه آمده است.
فرهنگ فارسی معین:
�فرچه: ( فر. ) برس کوچک، قلم مو. �
فرهنگ ریشه شناسی فارسیِ حسن عمید هم تأکید دارد که واژه ی �فرچه� از فرانسه brosse یا آلمانی B�rste ( برس ) وارد شده و شکل آن در فارسی تغییر کرده است.
- - -
۲. مسیر ورود به فارسی
واژه ی اصلی اروپایی �Brush / Brosse / B�rste� در دوره قاجار همراه با ورود کالاها و فرهنگ غربی به ایران وارد شد. در فارسی برای سازگاری تلفظی، صورت �برُس� ( برس ) و همچنین �فِرچه� ( شاید از diminutive اروپایی ) رایج شد.
نمونه:
در متون فارسی اواخر قاجار بارها �برس� و �فرچه� با هم آمده اند، همیشه در زمینه ی وسایل بهداشتی و آرایشی.
- - -
۳. هیچ ریشه ای در ترکی ندارد
در زبان های ترکی ( ترکی آذربایجانی، ترکی استانبولی، اوغوزی و غیره ) برای �brush� واژه های دیگری استفاده می شود:
ترکی استانبولی: fır�a
ترکی آذربایجانی: fır�a
این کلمه هم مستقیم از ایتالیایی و اروپایی وارد زبان ترکی شده است ( ایتالیایی forcella ← وسیله ی دندانه دار ← بعداً برای برس ) .
پس در واقع، هم فارسی �فرچه� و هم ترکی �fır�a� هر دو وام واژه ی اروپایی اند و ریشه ی مشترک خارجی دارند.
- - -
۴. نقد ادعای جعلی
❌ ادعا: �فرچه کلمه ای ترکی است�
✔ پاسخ: خیر.
هم در فارسی و هم در ترکی این واژه وام واژه از زبان های اروپایی است.
لغت نامه دهخدا، معین، عمید به وضوح آن را دخیل از فرانسه معرفی کرده اند.
در ترکی استانبولی هم �fır�a� به صراحت در فرهنگ های ترکی ( T�rk Dil Kurumu - TDK ) به عنوان وام واژه معرفی شده است.
- - -
✅ نتیجه نهایی:
�فرچه� واژه ای ترکی اصیل نیست، بلکه وام واژه ای اروپایی است که هم در ترکی و هم در فارسی وارد شده. نسبت دادن آن به زبان ترکی جعل و نادیده گرفتن مسیر تاریخی واژه است.
- - -
- - -
۱. شکل واژه در فارسی
در فارسی امروز �فِرچه� ( به معنی برس کوچک، یا همان brush ) یک واژه ی دخیل است و در منابع معتبر ریشه شناسی به وضوح ذکر شده که این واژه از زبان های اروپایی وارد فارسی شده است، نه از ترکی.
... [مشاهده متن کامل]
لغت نامه دهخدا:
�فرچه [ ف ِ رِ چ َ ] ( فر. ) ( اِ. ) برس، قلم مو. ( فرهنگ فارسی معین ) . �
یعنی مستقیماً اشاره کرده که از زبان فرانسه آمده است.
فرهنگ فارسی معین:
�فرچه: ( فر. ) برس کوچک، قلم مو. �
فرهنگ ریشه شناسی فارسیِ حسن عمید هم تأکید دارد که واژه ی �فرچه� از فرانسه brosse یا آلمانی B�rste ( برس ) وارد شده و شکل آن در فارسی تغییر کرده است.
- - -
۲. مسیر ورود به فارسی
واژه ی اصلی اروپایی �Brush / Brosse / B�rste� در دوره قاجار همراه با ورود کالاها و فرهنگ غربی به ایران وارد شد. در فارسی برای سازگاری تلفظی، صورت �برُس� ( برس ) و همچنین �فِرچه� ( شاید از diminutive اروپایی ) رایج شد.
نمونه:
در متون فارسی اواخر قاجار بارها �برس� و �فرچه� با هم آمده اند، همیشه در زمینه ی وسایل بهداشتی و آرایشی.
- - -
۳. هیچ ریشه ای در ترکی ندارد
در زبان های ترکی ( ترکی آذربایجانی، ترکی استانبولی، اوغوزی و غیره ) برای �brush� واژه های دیگری استفاده می شود:
ترکی استانبولی: fır�a
ترکی آذربایجانی: fır�a
این کلمه هم مستقیم از ایتالیایی و اروپایی وارد زبان ترکی شده است ( ایتالیایی forcella ← وسیله ی دندانه دار ← بعداً برای برس ) .
پس در واقع، هم فارسی �فرچه� و هم ترکی �fır�a� هر دو وام واژه ی اروپایی اند و ریشه ی مشترک خارجی دارند.
- - -
۴. نقد ادعای جعلی
❌ ادعا: �فرچه کلمه ای ترکی است�
✔ پاسخ: خیر.
هم در فارسی و هم در ترکی این واژه وام واژه از زبان های اروپایی است.
لغت نامه دهخدا، معین، عمید به وضوح آن را دخیل از فرانسه معرفی کرده اند.
در ترکی استانبولی هم �fır�a� به صراحت در فرهنگ های ترکی ( T�rk Dil Kurumu - TDK ) به عنوان وام واژه معرفی شده است.
- - -
✅ نتیجه نهایی:
�فرچه� واژه ای ترکی اصیل نیست، بلکه وام واژه ای اروپایی است که هم در ترکی و هم در فارسی وارد شده. نسبت دادن آن به زبان ترکی جعل و نادیده گرفتن مسیر تاریخی واژه است.
- - -
در عربی میگن فرشاة! معرب فرچه است گمونم.
وسیله ای برای رنگ کردن دیوار
فرچه واژه ای ایتالیایی است که از واژه یونانی �ورتسا� گرفته شده و آنهم از واژه لاتین �بروسوس� گرفته شده .
بنابرین سه واژه فرچه ( ایتالیایی ) و بورس ( فرانسوی ) و براش ( انگلیسی ) هم ریشه هستند .
بنابرین سه واژه فرچه ( ایتالیایی ) و بورس ( فرانسوی ) و براش ( انگلیسی ) هم ریشه هستند .
کُردی جنوبی: فِلچَه felča
فرچه/پرزه هرچه از پرز داشته باشه پرز کاکل هم هست
از هر زبانی که امد در پارسی هم برش و پرز و پرچ بوده
از هر زبانی که امد در پارسی هم برش و پرز و پرچ بوده
چیزی را فرچِهیدن.