دیکشنری
مترجم
بپرس
فروگیر
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فروگیر. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) مرخم فروگیرنده. احاطه کننده. محاصره کننده. رجوع به فروگرفتن شود.
فرهنگ فارسی
مرخم فرو گیرنده . احاطه کننده
مترادف ها
susceptible
(صفت)
حساس، مستعد پذیرش، فروگیر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها