لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
سر خوردن، رد شدن، تصور کردن، شکست خوردن، موفق نشدن، قصور ورزیدن، ورشکستن، واماندن، در ماندن، خیط و پیت شدن، فروگذار کردن، عقیم ماندن
فروگذار کردن، غفلت کردن، مسامحه کردن
انداختن، حذف کردن، از قلم انداختن، فروگذار کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ضایع گذاشتن
بی توجهی کردن