فروکْسِس (Phryxes)
در اساطیر یونان، پسر آتاماس، شاه تسالی، و برادر هِله. به همراه هله سوار بر قوچ پشم طلایی، که هدیۀ هِرمِس بود، از خانۀ نامادریشان، اینو، گریختند. فروکسس پس از ورود به کولخیس، قوچ را برای زئوس قربانی کرد و پشم طلایی اش را به آیتِس شاه داد و با دخترش ازدواج کرد. آیتس پشم را به درخت بلوطی در بیشۀ آرس بست و اژدهایی را به نگهبانی آن گمارد. هله در راه کولخیس، به دریای میان سیگئوم و خِرسونِس تراکیه سقوط کرد؛ و از آن پس آن نقطه هِلِسپونت نامیده شد.
در اساطیر یونان، پسر آتاماس، شاه تسالی، و برادر هِله. به همراه هله سوار بر قوچ پشم طلایی، که هدیۀ هِرمِس بود، از خانۀ نامادریشان، اینو، گریختند. فروکسس پس از ورود به کولخیس، قوچ را برای زئوس قربانی کرد و پشم طلایی اش را به آیتِس شاه داد و با دخترش ازدواج کرد. آیتس پشم را به درخت بلوطی در بیشۀ آرس بست و اژدهایی را به نگهبانی آن گمارد. هله در راه کولخیس، به دریای میان سیگئوم و خِرسونِس تراکیه سقوط کرد؛ و از آن پس آن نقطه هِلِسپونت نامیده شد.
wikijoo: فروکسس