فروکاست گرایی
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
فروکاست گرائی یا تقلیل گرائی یک راه و روش فکری و خیالی و تَصَوریست در روند شناخت کل از طریق تحلیل یا تجزیه آن به اجزاء و شناخت اجزای تشکیل دهنده و سپس ترکیب اجزاء با هم و بازگشت به کل و شناخت آن.
فراگریان یا کل گریان مخالف این راه و روش اند و میگویند که کل بزرگترست از جمع ساده ی اجزاء و لذا بدون در نظر گرفتن پیوند ها و ترکیبات گوناگون و روابط آشکار و پنهان اجزای تشکیل دهنده ی آن با هم، شناخت کل امکانپذیر نمی باشد .
... [مشاهده متن کامل]
یک مثال عددی در مورد کل بزرگتر از جمع ساده ی اجزاء:
عدد ۵۴۸ مساوی است با جمع ۵۰۰ تا باضافه ی ۴۰ تا باضافه ی ۸ تا عدد ۱.
پس چرا از دیدگاه کل گرایان کل بزرگتر ست از جمع ساده ی اجزاء که در این مثال عدد یک ( ۱ ) می باشد؟!.
شاید منظورشان این باشد که این عدد سه رقمی به عنوان یک کل عددی در پشت پرده ی ظاهر عددی خود دارای پنج ترکیب دیگر هم میباشد که در نگاه اول قابل روئیت یا مشاهده نیستند، اما یقینن و مطمئنن بصورت قوه در پشت پرده وجود دارند و هنوز به فعلیت نرسیده اند، اما از طریق جابجائی ارقام ۵ و ۴ و ۸ میتوانند به فعلیت برسند یعنی بر زبان جاری گردند و سپس روی یک برگ کاغذ نوشته شوند به شکل های زیر:
۵۸۴، ۴۵۸، ۴۸۵، ۸۵۴، ۸۴۵.
لذا جمع ساده ی اجزای این کل عددی مساوی با ۵۴۸ تا ۱ نمیباشد بلکه ۶ ضربدر ۵۴۸ تا یعنی ۶ ضربدر ۵۰۰ تا باضافه ی ۶ ضربدر ۴۰ تا با اضافه ی ۶ ضربدر ۸ تا ۱.
یک مثال در مورد یک فرد انسانی به عنوان یک ارگانیزم یا سیستم کل زنده که میتواند بسیار بزرگتر باشد از جمع ساده ی اتم ها و ترکیبات ژنتیکی، سلولی، بافتی و ارگانیکی و ارگانیزمی آنها به شکل جسم، کالبد، تن و یا بدنش:
یک فرد انسانی برخلاف بیش و باور فراگرایانه ی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، فقط از یک زندگی دنیوی برخوردار نمی باشد که یکبار با تولد آغاز گردد و با مرگ به پایان برسد بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول در مدارات، مراتب و یا در درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و آنهم نه فقط در این جهان بلکه در محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار.
بیان یکی دو بیت شعر کودکانه در باب تسکین درد ها و رنج های حسی، فکری، خیالی، تصوری و توَهُمی و آرامش خاطر و راحتی و بیداری وجدان:
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های بیشمار/ جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند عشق و در پیچ و خم زلف تو ای یار! ای پروردگار!/ یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بینهایت تو ای آفریدگار؟!!/.
بخوبی دانم که تو نیافریده ای مارا بهر طاعت و بندگی یا به لسان قرآن الا لیعبدون/ بلکه تا کنی مارا راست و درست و حسابی وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یا مریم عذرا و پاک راه/ الا یعنی بلکه یا مگر به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مارا/ تا سهیم گردانی و بهره مند نمائی از عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان و لایزال و جاودانه ی خویش مارا /
لذا شیخا !!
گر خود نمی خواهی مخواه! اما دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/ در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد انشاالله کلیه ی سعادت های برزخی و اُخروی در لازمان و لامکان/. .
من با کسب رخصت یا اجازه و از این راه در پیشگاه اعلا و والای خاص و عام انسانی شهادت میدهم که نه تنها من بلکه هیچ فرد انسانی از نسل بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد نبوده و نمی باشیم.
فراگریان یا کل گریان مخالف این راه و روش اند و میگویند که کل بزرگترست از جمع ساده ی اجزاء و لذا بدون در نظر گرفتن پیوند ها و ترکیبات گوناگون و روابط آشکار و پنهان اجزای تشکیل دهنده ی آن با هم، شناخت کل امکانپذیر نمی باشد .
... [مشاهده متن کامل]
یک مثال عددی در مورد کل بزرگتر از جمع ساده ی اجزاء:
عدد ۵۴۸ مساوی است با جمع ۵۰۰ تا باضافه ی ۴۰ تا باضافه ی ۸ تا عدد ۱.
پس چرا از دیدگاه کل گرایان کل بزرگتر ست از جمع ساده ی اجزاء که در این مثال عدد یک ( ۱ ) می باشد؟!.
شاید منظورشان این باشد که این عدد سه رقمی به عنوان یک کل عددی در پشت پرده ی ظاهر عددی خود دارای پنج ترکیب دیگر هم میباشد که در نگاه اول قابل روئیت یا مشاهده نیستند، اما یقینن و مطمئنن بصورت قوه در پشت پرده وجود دارند و هنوز به فعلیت نرسیده اند، اما از طریق جابجائی ارقام ۵ و ۴ و ۸ میتوانند به فعلیت برسند یعنی بر زبان جاری گردند و سپس روی یک برگ کاغذ نوشته شوند به شکل های زیر:
۵۸۴، ۴۵۸، ۴۸۵، ۸۵۴، ۸۴۵.
لذا جمع ساده ی اجزای این کل عددی مساوی با ۵۴۸ تا ۱ نمیباشد بلکه ۶ ضربدر ۵۴۸ تا یعنی ۶ ضربدر ۵۰۰ تا باضافه ی ۶ ضربدر ۴۰ تا با اضافه ی ۶ ضربدر ۸ تا ۱.
یک مثال در مورد یک فرد انسانی به عنوان یک ارگانیزم یا سیستم کل زنده که میتواند بسیار بزرگتر باشد از جمع ساده ی اتم ها و ترکیبات ژنتیکی، سلولی، بافتی و ارگانیکی و ارگانیزمی آنها به شکل جسم، کالبد، تن و یا بدنش:
یک فرد انسانی برخلاف بیش و باور فراگرایانه ی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، فقط از یک زندگی دنیوی برخوردار نمی باشد که یکبار با تولد آغاز گردد و با مرگ به پایان برسد بلکه دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول در مدارات، مراتب و یا در درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و آنهم نه فقط در این جهان بلکه در محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار.
بیان یکی دو بیت شعر کودکانه در باب تسکین درد ها و رنج های حسی، فکری، خیالی، تصوری و توَهُمی و آرامش خاطر و راحتی و بیداری وجدان:
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های بیشمار/ جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند عشق و در پیچ و خم زلف تو ای یار! ای پروردگار!/ یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بینهایت تو ای آفریدگار؟!!/.
بخوبی دانم که تو نیافریده ای مارا بهر طاعت و بندگی یا به لسان قرآن الا لیعبدون/ بلکه تا کنی مارا راست و درست و حسابی وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یا مریم عذرا و پاک راه/ الا یعنی بلکه یا مگر به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مارا/ تا سهیم گردانی و بهره مند نمائی از عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان و لایزال و جاودانه ی خویش مارا /
لذا شیخا !!
گر خود نمی خواهی مخواه! اما دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/ در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد انشاالله کلیه ی سعادت های برزخی و اُخروی در لازمان و لامکان/. .
من با کسب رخصت یا اجازه و از این راه در پیشگاه اعلا و والای خاص و عام انسانی شهادت میدهم که نه تنها من بلکه هیچ فرد انسانی از نسل بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد نبوده و نمی باشیم.
در شناخت شناسی و علوم تقلیل گرایی یا فروکاست گرایی ( به انگلیسی: Reductionism ) مفهومی ست مربوط به تقلیل و فروکاهی طبیعت اشیاء و رفتار پیچیدهٔ پدیده ها به مجموع مؤلفه ها و اصول بنیادین آن ها.