لغت نامه دهخدا
فروند. [ ف َرْ وَ ] ( اِ ) لغتی است برای واحد کشتی و هواپیما و جز آن به کار رود: یک فروند کشتی. یک فروند هواپیما... ( یادداشت بخط مؤلف ). یک دستگاه. یک عدد : امر همایون خطاب به نظام الملک والی دکن مبنی بر سرانجام بیست فروند کشتی کوه اندام دریاشکاف صادر گشته. ( از دُرّه نادره چ شهیدی ص 580 ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - چوبی که در پس در اندازند تا گشوده نشود ۲ - سکان کشتی ۳ - بادبان کشتی ۴ - واحد برای شمارش کشتی و هواپیما : دو فروند کشتی سه فروند هواپیما .
چوبی باشد که در پس در کوچه اندازند تا در گشوده نگردد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. سکان کشتی.
۳. چوبی که پشت در قرار بدهند که در باز نشود، کلون.
دانشنامه آزاد فارسی
فِرُونْد (Fronde)
عنوان شورش های فرانسوی ها بین ۱۶۴۸ و ۱۶۵۳ برضد دولت مازارن، وزیر اعظم فرانسه، در دورۀ صغارت لوئی چهاردهم. پارلمان پاریس تلاش کرد قدرت سلطنتی را محدود کند (۱۶۴۸ـ۱۶۴۹)، که درپی آن، رهبران پارلمان بازداشت شدند، مردم پاریس شورش کردند، و سرانجام قوای سلطنتی به فرماندهی لوئی دوم کُنده قیام مردم را سرکوب کرد. در ۱۶۵۰ کُنده خود رهبری شورش اشراف را بر عهده گرفت. اما این شورش نیز تا ۱۶۵۳ سرکوب شد. شکست فروند باعث شد که لوئی در اواخر قرن ۱۷ سلطنت استبدادی مطلقه تشکیل دهد.
عنوان شورش های فرانسوی ها بین ۱۶۴۸ و ۱۶۵۳ برضد دولت مازارن، وزیر اعظم فرانسه، در دورۀ صغارت لوئی چهاردهم. پارلمان پاریس تلاش کرد قدرت سلطنتی را محدود کند (۱۶۴۸ـ۱۶۴۹)، که درپی آن، رهبران پارلمان بازداشت شدند، مردم پاریس شورش کردند، و سرانجام قوای سلطنتی به فرماندهی لوئی دوم کُنده قیام مردم را سرکوب کرد. در ۱۶۵۰ کُنده خود رهبری شورش اشراف را بر عهده گرفت. اما این شورش نیز تا ۱۶۵۳ سرکوب شد. شکست فروند باعث شد که لوئی در اواخر قرن ۱۷ سلطنت استبدادی مطلقه تشکیل دهد.
wikijoo: فروند
پیشنهاد کاربران
همچنین شمارش فضاپیماها
واحد شمارش کشتی، هواپیما، پهپاد، هلیکوپتر، . . .
مثال :
آیا ایران توانایی ساخت صد فروند پهپاد و کیفیت این پهپاد ها چگونه است ؟
صد فروند پهپاد : One hundred drones
سیصد و چهل فروند هلیکوپتر : Three hundred and forty helicopters
مثال :
آیا ایران توانایی ساخت صد فروند پهپاد و کیفیت این پهپاد ها چگونه است ؟
صد فروند پهپاد : One hundred drones
سیصد و چهل فروند هلیکوپتر : Three hundred and forty helicopters
فروند = واحد شمارش کشتی
فَروَند یا فَروَن حالت زمان حال فعل فَروَستن به معنی شامل بودن. حاوی بودن. در بر داشتن.