فروشگاه

/foruSgAh/

مترادف فروشگاه: دکان، سوپر، سوپرمارکت، مغازه

معنی انگلیسی:
store, selling-place, shop, commissary, outlet, yard, stores

لغت نامه دهخدا

فروشگاه. [ ف ُ ] ( اِ مرکب ) جای فروش. جای فروختن متاع و کالا. دکان. ( یادداشت بخط مؤلف ). در تداول مردم ، بیشتر به دکانهای بزرگ که متاع متنوع دارند اطلاق شود.

فرهنگ فارسی

جای فروش، محل فروش اجناس
( اسم ) محل فروش اجناس جای فروش .

فرهنگ معین

(فُ ) (اِمر. ) محل فروش اجناس ، جای فروش ، مغازه .

فرهنگ عمید

جای فروش، محل فروش اجناس.

دانشنامه عمومی

فروشگاه یا مغازه یا غرفه و حجره در بازارهای سنتی ایران، مکانی برای فروش کالا می باشد. فروشگاه ها و مغازه های گوناگونی برای فروش گونه های مختلف کالا وجود دارد.
واژه مغازه یک وامواژه فرانسوی در زبان فارسی است. این واژه در اصل ریشه در واژه le magasin فرانسوی دارد. این واژه ابتدا به صورت mağaza وارد زبان ترکی شده و سپس راه در زبان فارسی پیدا کرده است.
در ایران مناطقی که کسب وکار مغازه دارها در آنجا رونق زیادی دارد، ارزش مغازه به حدی بالاست که اصطلاحاً می گویند: «ارزش این مغازه ها را براساس «وجب» تعیین می کنند». مشتریان این واحدها اغلب به دنبال شغل هستند تا سرمایه گذاری در حوزه مسکن. [ ۱]
عکس فروشگاه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

store (اسم)
ذخیره، انبار، مقدار زیاد، دکان، مخزن، فروشگاه، اندوخته، مغازه

shop (اسم)
کارگاه، دکان، فروشگاه، دکه، مغازه

department store (اسم)
فروشگاه، فروشگاه بزرگ

supermarket (اسم)
فروشگاه، فروشگاه بزرگ، سوپرمارکت، ابر بازار

فارسی به عربی

دکان

پیشنهاد کاربران

من از فروشگاهی که از روی خودکم بینی یا خودنمایی نام بیگانه بر خود نهاده هیچ خرید نمی کنم.
فرهنگ پربار پارسی نیازی به نام های بیگانه ندارد.
مغازه ، فروشگاه ،
فروش انلاین
جایی که در آنجا میفروشند

بپرس