فروسو کشیدن

لغت نامه دهخدا

فروسو کشیدن. [ ف ُ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بپایین کشیدن. پایین آوردن : نخست به علاجها که یاد کرده آمده است مشغول باشند از رگزدن و ماده از بالا فروسو کشیدن. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به فروسو شود.

فرهنگ فارسی

به پایین کشیدن . پایین آوردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس