فروداشته


معنی انگلیسی:
repressed

لغت نامه دهخدا

فروداشته. [ ف ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) بازداشته. کسی که او را در جایی نگهداشته و مانع رفتن وی شده باشند.

فرهنگ فارسی

باز داشته . کسی که او را در جایی نگهداشته و مانع رفتن وی شده باشند .

پیشنهاد کاربران

بپرس