فرواز

لغت نامه دهخدا

فرواز. [ ف َرْ ] ( اِ ) چوب کوتاهی باشد بقدر دو بدست ، یعنی دو شبر و آن را در پوشش خانه ها بر فاصله چوبهای بزرگ نصب کنند و بوریا بر بالای آن گسترانیده ، گل و خاک ریزند و اندایند. ( برهان ). || خانه تابستانی و بالاخانه. ( برهان ). فروار. فرواره. در این معنی مصحف فروار است با راء مهمله. ( از حاشیه برهان چ معین ). رجوع به فروار شود.

فرهنگ فارسی

چوب کوتاهی باشد بقدر دوبدست یعنی دوشبر و آن را در پوشش خانه ها بر فاصله چوبهای بزرگ نصب کنند و بوریا بر بالای آن گسترانیده گل و خاک ریزند و اندایند .

پیشنهاد کاربران

بپرس