فرو ساختن

پیشنهاد کاربران

فروساختن ؛ آهنگ کردن. آغاز کردن :
پس از نیزه زی تیغ کین آختند
پس ازتیغ کشتی فروساختند.
اسدی ( گرشاسبنامه ) .