دیکشنری
مترجم
بپرس
فرو دوشیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فرودوشیدن. [ ف ُ دو دَ ] ( مص مرکب )دوشیدن : امتراء؛ فرودوشیدن شیر را. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - بدوشیدن دوشیدن ۲ - بیرون کشیدن استخراج کردن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها