( فروآویختن ) فروآویختن. [ ف ُ ت َ ] ( مص مرکب ) آویزان کردن. آویختن : ازمیان خانه کعبه فروآویختندشعر نیکو را بزرین سلسله پیش عزی.منوچهری. || آویزان شدن. درآویختن : دو ساعد را حمایل کرد بر من فروآویخت از من چون حمایل.منوچهری.