( فروآرامیدن ) فروآرامیدن. [ ف ُ دَ ] ( مص مرکب ) آرام گرفتن. ساکت شدن. از حرکت بازایستادن : اندرحرکت آید لکن زود فروآرامد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).