فرهنگسار


معنی انگلیسی:
transmigration

لغت نامه دهخدا

فرهنگسار. [ ف َ هََ ] ( اِ مرکب ) به معنی نسخ است و نسخ در لغت به معنی زائل کردن و باطل نمودن چیزی باشد و به اصطلاح اهل تناسخ عبارت از آن است که چیزی صورتی که دارد رها کند و صورت دیگر بهتر از آن صورت گیرد، مثلاً صورت جماد رها کند وصورت نبات گیرد یا صورت حیوان رها کند و صورت انسان قبول نماید و این همه مراتب نسخ است. ( برهان ). برساخته دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 258 شود.

فرهنگ فارسی

به معنی نسخ است و نسخ در لغت به معنی زائل کردن و باطل نمودن چیزی باشد .

مترادف ها

transmigration (اسم)
تبعید، فرهنگسار، فراکوچ

metempsychosis (اسم)
فرهنگسار

پیشنهاد کاربران

بپرس