فرهنگ هندوایرانی یا فرهنگ هندوپارسی اشاره به آن دسته از جنبه های فرهنگ فارسی/ایرانی است که ادغام یا جذب فرهنگ مردم شبه قارهٔ هند و به خصوص پاکستان امروزی شده است. بسیاری از نام های مردمان شبه قاره هند شامل هند، پاکستان و بنگلادش برگرفته شده از زبان پارسی یا نام های عربی راه یافته از زبان پارسی است. واژگان بسیاری از زبان پارسی در زبان های کشور هند، پاکستان، بنگلادش و به میزان کم تری در زبان برمه ای وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
زبان فارسی و معماری دو نماد اصلی فرهنگ هندو ایران باستان است در درجه بعد عرفان و مذهب آمیخته در دوره گورکانیان یود. برای هفتصد سال پارسی ( فارسی ) زبان اداری و دربار هندوستان بود تا اینکه در سال ۱۸۳۶ میلادی چارلز تری ویلیان زبان انگلیسی را به جای زبان فارسی رسمیت داد.
نفوذ فارسی برای اولین بار در دوره معروف به «سلطنت» با سلطان دهلی از قرن ۱۳ میلادی و در قرن های ۱۶–۱۹ میلادی دومین امپراتوری گورکانی/تیموری افزایش یافت، آثار پراکنده ای نیز از نفوذ فارسی پیش از اسلام در شبه قاره وجود دارد. تاریخ پیوند ایران باستان و هند به هزاران سال پیش برمی گردد. تاریخ نگاران می نویسند که وقتی حدود ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، تیره های آریایی از درهٔ خیبر وارد سرزمین های ایران باستان و هند شدند، روابط فرهنگی و زبانیِ این دو کشور از آن روزگار آغاز گردید.
همانندی های فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینهٔ ایران باستان و شبه قاره دارد. در دوران اشکانیان ( ۲۲۶–۲۴۹ ق. م ) این روابط رو به گسترش نهاد تا اینکه در زمان ساسانیان ( ۲۲۶ ق. م - ۶۵۲ م ) با ترجمهٔ کتاب های مهم مانند «کلیله و دمنه» در عصر انوشیروان، پیوستگی های فرهنگی قوت گرفت.
فارسی زبان رسمی سلطان دهلی، امپراتوری گورکانی ( مغول ) و کشورهای جانشین خود، و همچنین زبان شعر و ادبیات بود. بسیاری از سلاطین و اشراف در دوره سلطنت ترک های آسیای مرکزی ذوب و جذب فرهنگ و زبان فارسی شدند. مغولان نیز از فارسی شده های آسیای مرکزی بودند، اما در اوایل ترکی جغتایی زبان اول ایشان بود. زبان فارسی زبان اول نخبگان شمال هند بود. مظفر علم، دانشمند مورخ تاریخ مغول و هند پیشنهاد نمود زبان فارسی زبان رسمی حکومت اکبر شود زیرا در شبه قاره هند با تمام تنوع زبانی و فرهنگی به زبانی مسلط تبدیل شده بود.






... [مشاهده متن کامل]
زبان فارسی و معماری دو نماد اصلی فرهنگ هندو ایران باستان است در درجه بعد عرفان و مذهب آمیخته در دوره گورکانیان یود. برای هفتصد سال پارسی ( فارسی ) زبان اداری و دربار هندوستان بود تا اینکه در سال ۱۸۳۶ میلادی چارلز تری ویلیان زبان انگلیسی را به جای زبان فارسی رسمیت داد.
نفوذ فارسی برای اولین بار در دوره معروف به «سلطنت» با سلطان دهلی از قرن ۱۳ میلادی و در قرن های ۱۶–۱۹ میلادی دومین امپراتوری گورکانی/تیموری افزایش یافت، آثار پراکنده ای نیز از نفوذ فارسی پیش از اسلام در شبه قاره وجود دارد. تاریخ پیوند ایران باستان و هند به هزاران سال پیش برمی گردد. تاریخ نگاران می نویسند که وقتی حدود ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، تیره های آریایی از درهٔ خیبر وارد سرزمین های ایران باستان و هند شدند، روابط فرهنگی و زبانیِ این دو کشور از آن روزگار آغاز گردید.
همانندی های فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینهٔ ایران باستان و شبه قاره دارد. در دوران اشکانیان ( ۲۲۶–۲۴۹ ق. م ) این روابط رو به گسترش نهاد تا اینکه در زمان ساسانیان ( ۲۲۶ ق. م - ۶۵۲ م ) با ترجمهٔ کتاب های مهم مانند «کلیله و دمنه» در عصر انوشیروان، پیوستگی های فرهنگی قوت گرفت.
فارسی زبان رسمی سلطان دهلی، امپراتوری گورکانی ( مغول ) و کشورهای جانشین خود، و همچنین زبان شعر و ادبیات بود. بسیاری از سلاطین و اشراف در دوره سلطنت ترک های آسیای مرکزی ذوب و جذب فرهنگ و زبان فارسی شدند. مغولان نیز از فارسی شده های آسیای مرکزی بودند، اما در اوایل ترکی جغتایی زبان اول ایشان بود. زبان فارسی زبان اول نخبگان شمال هند بود. مظفر علم، دانشمند مورخ تاریخ مغول و هند پیشنهاد نمود زبان فارسی زبان رسمی حکومت اکبر شود زیرا در شبه قاره هند با تمام تنوع زبانی و فرهنگی به زبانی مسلط تبدیل شده بود.





