فرهاداباد

لغت نامه دهخدا

( فرهادآباد ) فرهادآباد. [ ف َ ] ( اِخ )دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام ، واقع در پانزده هزارگزی باختر دره شهر و شش هزارگزی شمال راه مالرو ایلام. ناحیه ای است کوهستانی ، گرمسیر و دارای 182 تن سکنه. از رودخانه سیکان مشروب میشود. محصولاتش غلات ، لبنیات ، برنج و حبوبات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهادآباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام. ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر و دارای 353 تن سکنه. آب آن از چشمه ها مشروب می شود. محصولاتش غلات ، ذرت و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از طایفه ملکشاهی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهادآباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج ، واقع در 54هزارگزی جنوب باختری دیواندره و 21هزارگزی جنوب باختری گاوآهن تو. ناحیه ای است کوهستانی ، سردسیر و دارای 50 تن سکنه. از چشمه مشروب می شود. محصولاتش غلات و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهادآباد. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لک بخش قروه شهرستان سنندج ، واقع در 37هزارگزی شمال باختری قروه ،کنار رودخانه بای تمر و راه عمومی مالرو قروه به بیجار. ناحیه ای است واقع در دشت ، سردسیر و دارای 50 تن سکنه. از چشمه و رودخانه بای تمر مشروب می شود. محصولاتش غلات و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه ، جاجیم و گلیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

( فرهاد آباد ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام .

پیشنهاد کاربران

بپرس