فرهاد سوم
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
فرهاد سوم ( همچنین با املای فراهاد سوم؛ اشکانی: Frahāt ) ( اشک یازدهم ) یازدهمین شاهنشاه اشکانی است ( ۶۹ پ. م – ۵۷ پ. م ) . او فرزند سیناتروک بود و پس از پدرش به شاهی رسید. در زمان او پیش زمینه جنگ های دامنه دار ایران و روم آغاز شد. در دوران پادشاهی او اشکانیان سرزمین های زیادی را در غرب و همچنین در شرق از دست دادند.
... [مشاهده متن کامل]
رومیان فرهاد را تحریک به لشکرکشی به ارمنستان کردند. در آن زمان پومپه که یکی از سران حکومت سه نفره روم بود، وارد آسیای صغیر شده بود. پومپه نیرومندی ارمنستان و تیگران شاه ارمنستان را جدی تلقی کرد، سفیری به ایران فرستاد و به فرهاد سوم پیشنهاد لشکرکشی به ارمنستان را داد. او تعهد داد که در صورت انجام این کار دو شهر کردوئنه و ادیابن ( این دو ولایت قسمتی از آسور قدیم بودند ) از آن ایران خواهند شد.
فرهاد با سپاهی انبوه و به همراه پسر ارشد تیگران و شاهزاده های ارمنی که در دربار ایران بودند، به ارمنستان حمله برد، آرتاشات را محاصره نمود و تیگران به کوهستان های اطراف فرار کرد. شاه ایران پس از فرار تیگران و سپاه او، خود را پیروز دانست و بازگشت. تیگران پس از شنیدن خبر بازگشتن فرهاد، به کشورش ارمنستان بازگشت و سپاه ایران که محاصره ارمنستان را بر عهده داشت، پراکنده شد. این پیشامدها و جنگ و گریزهای بین فرهاد و تیگران به پومپه فرصت داد تا ارمنستان را به تصرف درآورد، ولی او به پیمانی که با فرهاد بسته بود، عمل نکرد و افزون بر این فرهاد را شاهنشاه نیز نخواند. این کارهای او باعث تشدید خطر وقوع جنگ میان ایران و روم شد. پومپه که جنگ با ایرانیان را صلاح نمی دید، تا زمانی که در آسیا بود، با اشکانیان مدارا می کرد، ولی درخواست فرهاد از رومیان که رود فرات را مرز میان ایران و روم بدانند، برآورده نشد. از سوی دیگر پومپه با پارس، خوزستان و آذربایجان ارتباط برقرار کرد و دست به تحریکاتی علیه شاهنشاهی اشکانی زد.
در زمان سلطنت فرهاد سوم، امپراتوری او دیگر نمی توانست به عنوان قدرت برتر در خاور نزدیک در نظر گرفته شود، زیرا ارمنستان تحت رهبری تیگران کبیر ( ۹۵ - ۵۵ ق. ) و پنتوس در کنترل مهرداد ششم اوپراتور قرار داشت. سلطنت فرهاد سوم با تلاش های او برای بازگرداندن امپراتوری اشکانی به موقعیت سابقش متمایز شده است. در غرب امپراتوری او، جنگ منطقه را فرا گرفته بود. تیگران و مهرداد ششم از او خواستند که به جنگ آنها علیه جمهوری روم بپیوندد، در حالی که رومیان به نوبه خود سعی کردند فرهاد سوم را متقاعد کنند که به آنها بپیوندد. فرهاد ظاهراً به هر دو طرف قول داد اما منفعل ماند. او منتظر نتیجه جنگ بود تا در فرصتی مناسب برای اشکانیان از آن بهره ببرد.
... [مشاهده متن کامل]
رومیان فرهاد را تحریک به لشکرکشی به ارمنستان کردند. در آن زمان پومپه که یکی از سران حکومت سه نفره روم بود، وارد آسیای صغیر شده بود. پومپه نیرومندی ارمنستان و تیگران شاه ارمنستان را جدی تلقی کرد، سفیری به ایران فرستاد و به فرهاد سوم پیشنهاد لشکرکشی به ارمنستان را داد. او تعهد داد که در صورت انجام این کار دو شهر کردوئنه و ادیابن ( این دو ولایت قسمتی از آسور قدیم بودند ) از آن ایران خواهند شد.
فرهاد با سپاهی انبوه و به همراه پسر ارشد تیگران و شاهزاده های ارمنی که در دربار ایران بودند، به ارمنستان حمله برد، آرتاشات را محاصره نمود و تیگران به کوهستان های اطراف فرار کرد. شاه ایران پس از فرار تیگران و سپاه او، خود را پیروز دانست و بازگشت. تیگران پس از شنیدن خبر بازگشتن فرهاد، به کشورش ارمنستان بازگشت و سپاه ایران که محاصره ارمنستان را بر عهده داشت، پراکنده شد. این پیشامدها و جنگ و گریزهای بین فرهاد و تیگران به پومپه فرصت داد تا ارمنستان را به تصرف درآورد، ولی او به پیمانی که با فرهاد بسته بود، عمل نکرد و افزون بر این فرهاد را شاهنشاه نیز نخواند. این کارهای او باعث تشدید خطر وقوع جنگ میان ایران و روم شد. پومپه که جنگ با ایرانیان را صلاح نمی دید، تا زمانی که در آسیا بود، با اشکانیان مدارا می کرد، ولی درخواست فرهاد از رومیان که رود فرات را مرز میان ایران و روم بدانند، برآورده نشد. از سوی دیگر پومپه با پارس، خوزستان و آذربایجان ارتباط برقرار کرد و دست به تحریکاتی علیه شاهنشاهی اشکانی زد.
در زمان سلطنت فرهاد سوم، امپراتوری او دیگر نمی توانست به عنوان قدرت برتر در خاور نزدیک در نظر گرفته شود، زیرا ارمنستان تحت رهبری تیگران کبیر ( ۹۵ - ۵۵ ق. ) و پنتوس در کنترل مهرداد ششم اوپراتور قرار داشت. سلطنت فرهاد سوم با تلاش های او برای بازگرداندن امپراتوری اشکانی به موقعیت سابقش متمایز شده است. در غرب امپراتوری او، جنگ منطقه را فرا گرفته بود. تیگران و مهرداد ششم از او خواستند که به جنگ آنها علیه جمهوری روم بپیوندد، در حالی که رومیان به نوبه خود سعی کردند فرهاد سوم را متقاعد کنند که به آنها بپیوندد. فرهاد ظاهراً به هر دو طرف قول داد اما منفعل ماند. او منتظر نتیجه جنگ بود تا در فرصتی مناسب برای اشکانیان از آن بهره ببرد.