فرنجمشک
/faranjmeSk/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) گیاهی است پایا از تیره نعناعیان که ارتفاعش بین ۳٠ تا ۸٠ سانتیمتر است و دارای شاخه های پر پشت و متعدد است . و به حالت خودرو و در اکثر نواحی معتدل آسیا و اروپا ( از جمله ایران ) می روید . برگهای این گیاه متقابل و بیضوی و قلبی شکل و دندانه دار به درازی ۵ تا ۸ سانتیمتر و به عرض ۴ تا ۵ سانتیمتر است که پوشیده از تار و دارای رگبرگهای متعدد و مشبک است ریشه این گیاه کوچک و استوانه یی شکل و سخت و منشعب است . رنگ پهنک برگها در گیاه مذبور در سطح فوقانی سبز تیره و در سطح تحتانی سبز روشن است . گلهایش سفید یا گلی رنگند که به تعداد ۶ تا ۱۲ در کناره برگها مجتمع گردیده اند . جام گل دارای چهار پرچم است و میوه اش فندقه و قهوهیی رنگ می باشد . برگهای آن شامل ماده ای تلخ و مقداری تانن انواع قندها و مواد رزین و مواد پکتکی و اسانس است . اسانس برگ های این گیاه بویی مطبوع دار مانند لیمو و به صورت مایعی زرد رنگ روشن است . در این اسانس مقداری سیترال و سیترونلال وجود دارد . این گیاه در طب به عنوان بادشکن و ضد تشنج و مقوی معده و معرق تجویز می شود و معمولا به صورت دم کرده ده در هزار مصرف می شود به علاوه در رفع سرگیجه رفع حالت قی زنان باردار و بی خوابی گوارشی و ضعف قلب مصرف آن توصیه شده است اسانس این گیاه در تهیه لیکورهایی که راهبان مصرف کنند بکار می رود و در عطر سازی نیز مورد توجه است . برگ تازه آن برای رفع درد و سوزش حاصل از گزیدن زنبور به کار می برند بدین طریق که آن را له کرده در محل گزیدگی می مالند فرنجمسک فرنجموشک افرنجمشک ریحان قرنفلی پلنگمشک فلنگمشکا رام تلسی حبق قرنفلی ابر نجشمک اقبلیس حبق صعتری حبق الصعتری حبق الکرمانی حبق نبطی برنجشمک .
بالنگوی صحرایی و عوام بالنگوی گنده گویند . فرنجمسک .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
فرنجمشک ( پلنگمشک ) ، وارنگ بو[ ۲] یا آبتل ( نام علمی: Melissa officinalis ) [ ۳] مسکن و ضد اگزمای پوستی ناشی از استرس است. از فرنجمشک برای تسکین و رفع درد و ناراحتی ناشی از گوارش شامل گاز و باد معده نیز بهره می گیرند. [ ۴]
گیاهی است پایا از تیرهٔ نعناعیان که ارتفاعش بین ۳۰ تا ۸۰ سانتیمتر است. این گیاه دارای شاخه های پرپشت و متعدد است و به حالت خودرو در اکثر نواحی معتدل آسیا و اروپا ( از جمله ایران ) می روید. برگ های این گیاه متقابل بیضوی و قلبی شکل و دندانه دارند. ریشه این گیاه کوچک و استوانه ای شکل و سخت و منشعب است. گل هایش سفید یا گلی رنگند که به تعداد ۶ تا ۱۲ در کناره برگ ها مجتمع گردیده اند. میوه اش فندقه و قهوه ای رنگ می باشد. این گیاه در طب به عنوان بادشکن و ضد تشنج و مقوی معده و معرق و زیادکننده ترشحات صفرا تجویز می شود. به علاوه در رفع سرگیجه، رفع حالت قی زنان باردار و بی خوابی و ضعف مصرف آن توصیه شده است. [ ۵]
گیاهی است پایا از تیرهٔ نعناعیان که ارتفاعش بین ۳۰ تا ۸۰ سانتیمتر است. این گیاه دارای شاخه های پرپشت و متعدد است و به حالت خودرو در اکثر نواحی معتدل آسیا و اروپا ( از جمله ایران ) می روید. برگ های این گیاه متقابل بیضوی و قلبی شکل و دندانه دارند. ریشه این گیاه کوچک و استوانه ای شکل و سخت و منشعب است. گل هایش سفید یا گلی رنگند که به تعداد ۶ تا ۱۲ در کناره برگ ها مجتمع گردیده اند. میوه اش فندقه و قهوه ای رنگ می باشد. این گیاه در طب به عنوان بادشکن و ضد تشنج و مقوی معده و معرق و زیادکننده ترشحات صفرا تجویز می شود. به علاوه در رفع سرگیجه، رفع حالت قی زنان باردار و بی خوابی و ضعف مصرف آن توصیه شده است. [ ۵]
wiki: فرنجمشک
فرنجمشک (سرده). فرنجمشک ( نام علمی: Melissa ) یا وارنگ بو[ ۱] نام یک سرده از تیرهٔ نعناعیان است که شامل گیاهان علفی چندساله با ساقه های چهارگوش و پوشیده از کرک های غده دار یا کرک های ساده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: فرنجمشک (سرده)
دانشنامه آزاد فارسی
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
گیاهی دارویی با نام علمی Melissa calamintha متعلق به تیرۀ نعنائیان (Labiatag). واژه های فَرَنْجْمُسک/فَلَنْجْمُشک، از دیگر اشکال این واژه و همگی معرب واژۀ پلنگ مشک اند. به نظر برخی، این گیاه بوی مشک می دهد و به نظر برخی دیگر بوی قرنفل می دهد و بدین سبب آن را قرنفل بستانی، ریحان قرنفلی و حبق قرنفلی می نامند. شهرت این گیاه در منابع به زمان های بسیار قدیم برمی گردد. در بندهش نام سی گل آمده است که هریک صفت و مظهر یکی از فرشتگان بلندمرتبه است و ۳۰ روز هر ماه گاهنامۀ زردشتی به نام ایشان خوانده شده است. پلنگ مشک ازجملۀ این گل هاست که به اسپندارمذ، از امشاسپندان مقرب، تعلّق دارد.
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
فَرَنْجْمُشْک
گیاهی دارویی با نام علمی Melissa calamintha متعلق به تیرۀ نعنائیان (Labiatag). واژه های فَرَنْجْمُسک/فَلَنْجْمُشک، از دیگر اشکال این واژه و همگی معرب واژۀ پلنگ مشک اند. به نظر برخی، این گیاه بوی مشک می دهد و به نظر برخی دیگر بوی قرنفل می دهد و بدین سبب آن را قرنفل بستانی، ریحان قرنفلی و حبق قرنفلی می نامند. شهرت این گیاه در منابع به زمان های بسیار قدیم برمی گردد. در بندهش نام سی گل آمده است که هریک صفت و مظهر یکی از فرشتگان بلندمرتبه است و ۳۰ روز هر ماه گاهنامۀ زردشتی به نام ایشان خوانده شده است. پلنگ مشک ازجملۀ این گل هاست که به اسپندارمذ، از امشاسپندان مقرب، تعلّق دارد.
wikijoo: فرنجمشک
پیشنهاد کاربران
فرنجمشک ، بذر گیاه بادرنجبویه است. در انگلیسی به نام Melissa است و در فرانسوی به نعنای گیاهی است که زنبور به آن علاقمند است
◄فرنجمشک
به فتح فا و را و سکون نون و فتح جیم و کسر میم و سـکون شـین معجمــه و کــاف معــرب پلن گمشــک فارســی اســت و آن را فرنجمشک و فلنجمشک و ابرنجمشک به با بجای فا نیز آمده و به سریانی فلنلمثکا و به رومی امیولوفراس و به یونانی اقلبیس و به هندی رام تلسی و گویند به هندی انبل نامند .
... [مشاهده متن کامل]
ماهیت آن : نوعی از ریحان است نبات و برگ آن اندک بزرگتر و بلندتر و بسیار خوشبو شبیه به بوی قرنفـل و لهـذا آن را قرنفـل بستانی نامند و در تراکیب هر جا قرنفل بستانی مذکور است مراد این است و آن را حبق قرنفلی و ریحان قرنفلی نیز نامند و گوینـد
چون رایحه آن شبیه به رایحـه مشـک اسـت از آن جهـت آن را فرنجمشک نامند و آن دو صنف مـی باشـد یکـی بسـتانی و آن را هندی و دویم برّی و آن را چینی نامند و شاخه ای بستانی آن مربع و مزغب و برگ آن مانند برگ بادرو ج و رنگ آن مابین سـبزی و زردی و مزغب و رایحه آن شبیه به قرنفل و تخم آن بـ ه شـکل زیره و سیاه رنگ مایل به سبزی و از تخم بـالن وگ سـه پهلـوتر و بسیار کوچکتر از آن و منبت آن مجاری آبهـا و شـوره زارهـا و برّی آن را شاخهای مدور و برگهـای آن ریـزه تـر و باریـک تـر شبیه به برگ نمام برّی و ریحان کوهی و با خشونت و با عطریت و تندی زیاده از بستانی و تخم آن شـبیه بـ ه تخـم ریحـان و از آن
درازتر و سه پهلو . منبت آن خراب هها و بیابانها و سنگلاخها .
طبیعت آن : در آخر دویم گرم و خشـک و بـرّی آن گـرم تـر و
یبس این از مرزنجوش و نمام کمتر .
افعال و خواص آن * : اعضاءالر سأ * مفتح سده دماغی و مصفا ت و منخرین اکلاً و شم اً و طلاءو جهت درد سر بارد نافع * . الفـم *
بوی دهان خوش کند و لثـه و دنـدان را محکـم کنـد و رطوبـات فاسده آن را دفع کند. *اعضاءالصـدر * آشـامیدن آن مقـوی دل و جهــت خفقــان و وســواس عــارض از ســودا و بلغــم در قلــب .
*اعضاءالغذاء :* مقوی معده و کبد و هاضم غذای غلیظ و محلـل ریاح و جشای نیکـو آورد و م سـکن مغـص و منبـه اشـتها اسـت .
*اعضاءالنفض * جهت س رزپ و بواسیر شرباً و طلا ءنافع .
المضار : مصدع محرورین و مولد مره سودا و اًشم شرباً، مصلح آن بنفشه و سکنجبین .
مقدار شربت آن : سه درم .
بدل آن : سوسنبر و بادرنجبویه نیز گفته اند و قرنفل نیز و تخم آن بسیار خشک و مجفف منی و هاضم طعام و منعظ و مولد صیبان که به فارسی رشک نامند .
مقدار شربت آن : تا دو درم و چون در سرکه و اشربه و شـراب و آب انگور داخل کنند مانع فساد آنهاست. بدل آن بالنگو
به فتح فا و را و سکون نون و فتح جیم و کسر میم و سـکون شـین معجمــه و کــاف معــرب پلن گمشــک فارســی اســت و آن را فرنجمشک و فلنجمشک و ابرنجمشک به با بجای فا نیز آمده و به سریانی فلنلمثکا و به رومی امیولوفراس و به یونانی اقلبیس و به هندی رام تلسی و گویند به هندی انبل نامند .
... [مشاهده متن کامل]
ماهیت آن : نوعی از ریحان است نبات و برگ آن اندک بزرگتر و بلندتر و بسیار خوشبو شبیه به بوی قرنفـل و لهـذا آن را قرنفـل بستانی نامند و در تراکیب هر جا قرنفل بستانی مذکور است مراد این است و آن را حبق قرنفلی و ریحان قرنفلی نیز نامند و گوینـد
چون رایحه آن شبیه به رایحـه مشـک اسـت از آن جهـت آن را فرنجمشک نامند و آن دو صنف مـی باشـد یکـی بسـتانی و آن را هندی و دویم برّی و آن را چینی نامند و شاخه ای بستانی آن مربع و مزغب و برگ آن مانند برگ بادرو ج و رنگ آن مابین سـبزی و زردی و مزغب و رایحه آن شبیه به قرنفل و تخم آن بـ ه شـکل زیره و سیاه رنگ مایل به سبزی و از تخم بـالن وگ سـه پهلـوتر و بسیار کوچکتر از آن و منبت آن مجاری آبهـا و شـوره زارهـا و برّی آن را شاخهای مدور و برگهـای آن ریـزه تـر و باریـک تـر شبیه به برگ نمام برّی و ریحان کوهی و با خشونت و با عطریت و تندی زیاده از بستانی و تخم آن شـبیه بـ ه تخـم ریحـان و از آن
درازتر و سه پهلو . منبت آن خراب هها و بیابانها و سنگلاخها .
طبیعت آن : در آخر دویم گرم و خشـک و بـرّی آن گـرم تـر و
یبس این از مرزنجوش و نمام کمتر .
افعال و خواص آن * : اعضاءالر سأ * مفتح سده دماغی و مصفا ت و منخرین اکلاً و شم اً و طلاءو جهت درد سر بارد نافع * . الفـم *
بوی دهان خوش کند و لثـه و دنـدان را محکـم کنـد و رطوبـات فاسده آن را دفع کند. *اعضاءالصـدر * آشـامیدن آن مقـوی دل و جهــت خفقــان و وســواس عــارض از ســودا و بلغــم در قلــب .
*اعضاءالغذاء :* مقوی معده و کبد و هاضم غذای غلیظ و محلـل ریاح و جشای نیکـو آورد و م سـکن مغـص و منبـه اشـتها اسـت .
*اعضاءالنفض * جهت س رزپ و بواسیر شرباً و طلا ءنافع .
المضار : مصدع محرورین و مولد مره سودا و اًشم شرباً، مصلح آن بنفشه و سکنجبین .
مقدار شربت آن : سه درم .
بدل آن : سوسنبر و بادرنجبویه نیز گفته اند و قرنفل نیز و تخم آن بسیار خشک و مجفف منی و هاضم طعام و منعظ و مولد صیبان که به فارسی رشک نامند .
مقدار شربت آن : تا دو درم و چون در سرکه و اشربه و شـراب و آب انگور داخل کنند مانع فساد آنهاست. بدل آن بالنگو