فرموده

/farmude/

مترادف فرموده: امر، حکم، دستور، فرمان، فرمایش

معنی انگلیسی:
bidden, said, commandment, precept

لغت نامه دهخدا

فرموده. [ ف َ دَ / دِ ] ( ن مف ، اِ ) در کتیبه پهلوی حاجی آباد فرمات به معنی امرشده و توصیه کرده آمده است. ( حاشیه برهان چ معین ). فرمان و فرمایش و حکم. ( یادداشت به خط مؤلف ). آنچه به انجام آن دستور داده شده است : فریضة؛ فرموده خدای عزوجل. ( منتهی الارب ).
ترکیب ها:
- فرموده آمدن . فرموده شدن. رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - امر شده حکم شده فرمان داده شده ۲ - گفته شده . یا به فرموده . بدستور بفرمان حسب الامر .

فرهنگ عمید

۱. گفته شده.
۲. حکم، دستور، امر.

مترادف ها

ordered (صفت)
مرتب، منظم، موظف، سفارش داده شده، فرموده، دارای نظم و ترتیب

پیشنهاد کاربران

سلیم
فرموده: سفارش کرده، سفارش شده
صادر کرده
سخنی که گفته شده، حکمی که داده شده

بپرس