دیکشنری
مترجم
بپرس
فرمانروایی کردن
معنی انگلیسی
:
govern
,
reign
,
rule
دنبال کنید
پیشنهاد کاربران
امارت داشتن. [ اِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) فرمانروا بودن. امیر بودن. فرماندهی و سرداری.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها