فرقه راهبان کهتر ( Order of Friars Minor ) یا فرانسیسکن ها ( Franciscans ) به جمعیت پیرو عقاید فرانسیس قدیس گفته می شود. این فرقه از مهم ترین فرقه های عالم مسیحیت است و در میان مسیحیان جهان پیروان فراوان دارد. این فرقه تأثیرات عمده ای بر جریان اندیشه داشته است. در میان پیروان این فرقه می توان نام بزرگان بسیاری را دید. اندیشه فرانسیسکن ها اساساً بر مبنای فقر استوار است. به همین سبب بر فرقه فرانسیسکن و فرقه دومینیکن نام کلی فرقه های مسکینان را نهاده اند.
... [مشاهده متن کامل]
روند رشد و تکامل فرانسیسیان را می توان در چهار بخش خلاصه کرد. این چهار بخش مربوط به دوران نخستین ( ده سال نخست فعالیت فرقه ) ، دوران شکوفایی ( قرون سیزدهم تا پانزدهم میلادی ) ، دوران جدید ( از قرن شانزدهم تا قرن نوزدهم میلادی ) و دوران معاصر ( از اول قرن بیستم تا امروز ) می شود.
فرقه راهبان کهتر در سال ۱۲۰۹ توسط قدیس فرانسیس آسیزی تشکیل شد. در فوریه این سال هنگامی که فرانسیس در مراسم قداس شرکت جسته بود ناگهان با شنیدن آیاتی که کشیش، درباب اندرزهای عیسی به حواریون خویش، از روی انجیل می خواند حالش دگرگون شد. این آیات چنین بودند:
همچنان که ره می سپارید، اعلام کنید که ملکوت آسمان ها بسی نزدیک است. بیماران را شفا بخشید و مردگان را زنده کنید و جذامیان را پاک سازید و دیوها را دفع کنید. رایگان یافته اید، رایگان دهید. زر و سیم و سکه خرد بهر نهادن در کمربندهای خویش فراهم میاورید، و خورجینی بهر راه و دو پیراهن و پای پوش ها و چوبدست: چه، کارگر سزاوار طعام خویش است.
فرانسیس پنداشت که این کلمات از زبان خود مسیح جاری می شود و او را مخاطب قرار داده پس مصمم گشت تا زندگی خود را بر این سیره ملکوتی از نو پی ریزد و در راه این اندیشه به تبلیغ بپردازد. او از بهار آن سال شروع به تبلیغ مسیحیت نمود و جمله مردم را به فقر دعوت کرد.
در همین ایام خلوص نیت این راهب ساده اندک اندک در قلوب مردم رخنه کرد و خیلی زود دوازده تن مرد حاضر شدند که از تعالیم وی پیروی کنند. او برابری عدد این نخستین پیروانش را با عدد حواریون عیسی به فال نیک گرفت و اندرزی را که عیسی به حواریون خود داده بود شعار و دستورالعمل آن ها ساخت. فرانسیس و یارانش سنت رهبانیت ( یعنی گوشه نشینی ) را رها ساخته و پای پیاده، بی آن که اندک پولی داشته باشند به اطراف و اکناف می رفتند تا برای آیین خویش تبلیغ کنند. اینان خود را فراتر مینورس به معنای برادران کهتر می خواندند. فراتر ( یا برادر ) به این دلیل که خود را کشیش نمی دانستند و مینورس ( یا کهتر ) به این دلیل که باور داشتند کهترین و کوچکترین غلامان درگاه مسیح هستند. در این دوره مردم فرانسیسکن ها را بسیار مورد آزار قرار می دادند، آن ها را می زدند و حتی لباس از تن آن ها بیرون آورده و می ربودند؛ نصیحت فرانسیس به آنان این بود که هیچ مقاومتی نشان ندهند. نتیجه همین تساهل و نرم خویی فرانسیسکن ها این شد که اندک اندک خوی نرم این رهبانان در دل مردمان و به خصوص در قلوب دشمنان دین باوری رخنه کرد.
... [مشاهده متن کامل]
روند رشد و تکامل فرانسیسیان را می توان در چهار بخش خلاصه کرد. این چهار بخش مربوط به دوران نخستین ( ده سال نخست فعالیت فرقه ) ، دوران شکوفایی ( قرون سیزدهم تا پانزدهم میلادی ) ، دوران جدید ( از قرن شانزدهم تا قرن نوزدهم میلادی ) و دوران معاصر ( از اول قرن بیستم تا امروز ) می شود.
فرقه راهبان کهتر در سال ۱۲۰۹ توسط قدیس فرانسیس آسیزی تشکیل شد. در فوریه این سال هنگامی که فرانسیس در مراسم قداس شرکت جسته بود ناگهان با شنیدن آیاتی که کشیش، درباب اندرزهای عیسی به حواریون خویش، از روی انجیل می خواند حالش دگرگون شد. این آیات چنین بودند:
همچنان که ره می سپارید، اعلام کنید که ملکوت آسمان ها بسی نزدیک است. بیماران را شفا بخشید و مردگان را زنده کنید و جذامیان را پاک سازید و دیوها را دفع کنید. رایگان یافته اید، رایگان دهید. زر و سیم و سکه خرد بهر نهادن در کمربندهای خویش فراهم میاورید، و خورجینی بهر راه و دو پیراهن و پای پوش ها و چوبدست: چه، کارگر سزاوار طعام خویش است.
فرانسیس پنداشت که این کلمات از زبان خود مسیح جاری می شود و او را مخاطب قرار داده پس مصمم گشت تا زندگی خود را بر این سیره ملکوتی از نو پی ریزد و در راه این اندیشه به تبلیغ بپردازد. او از بهار آن سال شروع به تبلیغ مسیحیت نمود و جمله مردم را به فقر دعوت کرد.
در همین ایام خلوص نیت این راهب ساده اندک اندک در قلوب مردم رخنه کرد و خیلی زود دوازده تن مرد حاضر شدند که از تعالیم وی پیروی کنند. او برابری عدد این نخستین پیروانش را با عدد حواریون عیسی به فال نیک گرفت و اندرزی را که عیسی به حواریون خود داده بود شعار و دستورالعمل آن ها ساخت. فرانسیس و یارانش سنت رهبانیت ( یعنی گوشه نشینی ) را رها ساخته و پای پیاده، بی آن که اندک پولی داشته باشند به اطراف و اکناف می رفتند تا برای آیین خویش تبلیغ کنند. اینان خود را فراتر مینورس به معنای برادران کهتر می خواندند. فراتر ( یا برادر ) به این دلیل که خود را کشیش نمی دانستند و مینورس ( یا کهتر ) به این دلیل که باور داشتند کهترین و کوچکترین غلامان درگاه مسیح هستند. در این دوره مردم فرانسیسکن ها را بسیار مورد آزار قرار می دادند، آن ها را می زدند و حتی لباس از تن آن ها بیرون آورده و می ربودند؛ نصیحت فرانسیس به آنان این بود که هیچ مقاومتی نشان ندهند. نتیجه همین تساهل و نرم خویی فرانسیسکن ها این شد که اندک اندک خوی نرم این رهبانان در دل مردمان و به خصوص در قلوب دشمنان دین باوری رخنه کرد.