دیکشنری
مترجم
بپرس
فرفح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فرفح. [ ف َ ف َ ] ( ع ص ) زمین نرم تابان. ( منتهی الارب ). الارض الملساء. ( اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک